ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درگفتوگوی تلفنی آیتالله رئیسی و شیجین پینگ ضمن بررسی مهمترین مسائل دوجانبه و بینالملل، تأکید شد
تسریع دراجرای توافق جامع ایران وچین
آیتالله رئیسی: از بسط همکاریهای چندجانبه اقتصادی در قالب سازمان شانگهای و گروه بریکس استقبال میکنیم
شیجین پینگ: دستورات لازم برای توسعه روابط همهجانبه استراتژیک با ایران از جمله در عرصه اقتصادی را صادر میکنم
روز گذشته رؤسای جمهور ایران و چین در گفتوگوی تلفنی یک ساعته، تحولات عمده بینالمللی و منطقهای را مورد بررسی قرار داده و بر تقویت هر چه بیشتر همکاریهای دوجانبه تأکید کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در گفت وگوی تلفنی با «شی جین پینگ» رئیس جمهور خلق چین، دخالت امریکا در امور داخلی کشورها را در ادامه سیاست مخرب یکجانبهگرایی این کشور دانست که اکنون به تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی تبدیل شده است. رئیس جمهوری اسلامی ایران، احترام به حاکمیت ملی و حفظ تمامیت ارضی کشورها را از اصول بنیادین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد و در این چهارچوب حمایت از سیاست چین واحد را سیاست قطعی و اصولی جمهوری اسلامی ایران دانست. رئیسی ضمن تأکید بر عزم کشورمان برای توسعه همهجانبه روابط با چین فارغ از تحولات بینالمللی، همکاری مستقلانه و مبتنی بر منافع ملی کشورهای دارای حاکمیت را الگوی صحیح حکمرانی در سطح منطقهای و بینالمللی برشمرد و ضمن تأکید بر لزوم غلبه عدالت و انصاف در نظم نوظهور بینالمللی، هرگونه تلاش امریکا برای تکرار الگوی جنگ سرد در جهان را نشانه ضعف و افول آن قلمداد کرد. رئیس جمهور در واکنش به تحسین سیاست توسعه روابط و همکاریهای ایران با همسایگان و دستاوردهای آن از سوی رئیس جمهور چین، تأکید کرد: این رویکرد جمهوری اسلامی ایران بسترهای لازم برای امنیت و توسعه جمعی در غرب آسیا را فراهم آورده است و میتواند الگویی برای تقویت اعتماد سیاسی و توسعه اقتصادی منطقه باشد. آیتالله رئیسی در این چهارچوب بر اهتمام کشورمان به تأمین امنیت دریانوردی و انتقال انرژی تأکید کرد. وی همچنین در ادامه با مرور مذاکرات رفع تحریم، بر ضرورت تصمیمگیری سیاسی طرف امریکایی به عنوان ناقض توافق و لزوم اقدام مقتضی این کشور برای لغو تحریمهای غیرقانونی علیه ایران و طرفهای ثالث تأکید کرد.رئیسی از بسط همکاریهای چندجانبه اقتصادی در بستر ترتیبات منطقهای و فرامنطقهای چون سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس استقبال کرد. آیتالله رئیسی و شی جین پینگ همچنین با طرح ابتکارهای توسعه همکاریها و ابراز خرسندی از روند توسعه روابط و جهش در مبادلات تجاری دو کشور در یک سال گذشته، درباره راهکارهای توسعه و تسریع در روند اجرایی شدن برنامه همکاری جامع ۲۵ ساله توافق کردند.
چین مخالف سیاست فشار است
«شی جین پینگ» رئیس جمهور خلق چین نیز در دومین گفتوگوی سران دو کشور در دولت سیزدهم، از همکاری ایران و چین در عرصه بینالمللی و حمایت متقابل دو کشور از مواضع یکدیگر در عرصههای منطقهای و بینالمللی قدردانی کرد.
شی جین پینگ ضمن اشاره به اهمیت حفظ ثبات منطقه و نقش سازنده جمهوری اسلامی ایران در این راستا، تأکید کرد که چین مخالف سیاست فشار و یکجانبهگرایی است.
رئیس جمهور چین با تأکید بر اهمیت استراتژیک روابط چین و ایران و نیز اهتمام کشورش بر تقویت و توسعه همکاریهای کلیدی و راهبردی و امنیتی دو کشور بویژه در حوزه تجاری، اقتصادی، زیرساختی و انرژی اظهار کرد: اجرایی شدن سند جامع همکاریهای ۲۵ ساله دو کشور گامی بزرگ در این راستا است و برهمین مبنا دستورات لازم برای توسعه روابط همهجانبه استراتژیک با ایران را از جمله در عرصه اقتصادی صادر میکنم.
چین مخالف سیاست فشار است
«شی جین پینگ» رئیس جمهور خلق چین نیز در دومین گفتوگوی سران دو کشور در دولت سیزدهم، از همکاری ایران و چین در عرصه بینالمللی و حمایت متقابل دو کشور از مواضع یکدیگر در عرصههای منطقهای و بینالمللی قدردانی کرد.
شی جین پینگ ضمن اشاره به اهمیت حفظ ثبات منطقه و نقش سازنده جمهوری اسلامی ایران در این راستا، تأکید کرد که چین مخالف سیاست فشار و یکجانبهگرایی است.
رئیس جمهور چین با تأکید بر اهمیت استراتژیک روابط چین و ایران و نیز اهتمام کشورش بر تقویت و توسعه همکاریهای کلیدی و راهبردی و امنیتی دو کشور بویژه در حوزه تجاری، اقتصادی، زیرساختی و انرژی اظهار کرد: اجرایی شدن سند جامع همکاریهای ۲۵ ساله دو کشور گامی بزرگ در این راستا است و برهمین مبنا دستورات لازم برای توسعه روابط همهجانبه استراتژیک با ایران را از جمله در عرصه اقتصادی صادر میکنم.
سیل در استان تهران دهها کشته و مفقودی داشته است؛ نیروهای امدادی برای مدیریت بحران در مناطق سیلزده حاضر شدند
همه پای کار امدادرسانی
مردم تا 10 مرداد از نزدیک شدن به بستر و حاشیه رودخانهها پرهیز کنند
16و22
«ایران» از جزئیات تجارت و همکاری مشترک با بلاروس، صربستان و آلمان گزارش میدهد
بازگشت تجاری اروپاییها به ایران
آلمان برای توسعه صنعت خودروی ایران وارد عمل خواهد شد
گروه اقتصادی /تجارت ایران با کشورهای اروپایی با وجود تحریمهای سختگیرانه در حال بهبود است. دولت سیزدهم بعد از تحکیم روابط با کشورهای همسایه، در حال برنامهریزی برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری با کشورهایی است که بهواسطه تحریمهای ترامپ با ایران قطع همکاری کردند. از اینرو طی چند وقت اخیر مسئولان تجاری کشور با همراهی بخش خصوصی سر میز مذاکره با مسئولان و تجار صربستان، آلمان و بلاروس نشستند و در این نشستها همکاریهای مشترک و صادرات کالاهای ایرانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و طرف مورد مذاکره نیز برای آغاز و توسعه فعالیتهای خود اعلام آمادگی کرده است. قرار است مذاکرات با سایر کشورهای اروپایی از جمله ایتالیا، فرانسه و... از سوی سازمان توسعه تجارت دنبال شود؛ بدین جهت فرصتهایی که در دولت گذشته از دست رفت، در این دوره احیا خواهد شد و تجار و فعالان اقتصادی میتوانند فعالیتهای اقتصادی خود را افزایش دهند. در راستای توسعه تجارت با کشورهای اروپایی، این بار سیاستگذاران تجاری، به بواسطه پانزدهمین اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بلاروس سر میز مذاکره با تجار بلاروس نشستند.
ایجاد انجمن تجار ایرانی در بلاروس
سیدرضا فاطمیامین، وزیر صنعت، معدن و تجارت در جمع تجار و فعالان اقتصادی در مینسک پایتخت بلاروس، گفت: ضرورت دارد «انجمن تجار ایرانی در بلاروس» تشکیل شود تا فعالان اقتصادی با شرایط مناسبی همکاریهای اقتصادی و تجاری را دنبال کنند. او با بیان اینکه تجربه و ارتباطات ایرانیان مقیم بلاروس برای رونق تجارت در این کشور حائز اهمیت است، تصریح کرد: موضوع سرمایهگذاری و تجارت ایرانیان در بلاروس، حضور در اوراسیا و عضویت ایران در آن، از جمله مسائل مهمی است که در تعاملات با دولت بلاروس مورد توجه قرار گرفته است. وزیر صمت افزود: مسأله توسعه اقتصادی دو کشور و ترانزیت از ایران برای بلاروس، جزو اتفاقات مهم در حال پیگیری است و رایزن اقتصادی ایران بزودی در این کشور مستقر خواهد شد.
او با بیان اینکه نباید روابط ایران و بلاروس را دوجانبه دید، تصریح کرد: وقتی منافع دو کشور با هم گره بخورد فرصتهای چندجانبهای ایجاد میشود. بنابراین در مسیر توسعه تعاملات باید یک نقشه راه هم ترسیم شود؛ یکی از گزینههای تعاملات خوب مطرح شده لاستیک هست، از آنجا که برای خودروهای سواری در کشور تولید داریم ولی لاستیک ماشینهای سنگین ما حدود ۷۰ درصد وارداتی است، میتوانیم در این زمینه تعامل داشته باشیم.
تولید مشترک ایران و بلاروس در ماشینآلات معدنی
فاطمی امین، مسأله همکاری مشترک شرکتهای معدنی ایران با شرکتهای ماشینآلات سنگین و نیمه سنگین بلاروس برای تولیدات مشترک را مورد اشاره قرار داد و بحث نظام رتبهبندی محصولات صادراتی را برای برند ملی حایز اهمیت دانست.
او افزود: بلاروس کشور صنعتی است و بویژه در ماشین آلات معدنی و صنایع سنگین پیشرفتهای خیلی خوبی دارد؛ از طرف دیگر ایران در حوزه تجهیزات پزشکی به دستاوردهای بسیار خوبی رسیده است لذا قرار شده در موضوعات عنوان شده، همکاریها را آغاز کنیم؛ همچنین در توافقات اخیر بنا شده یکی از شرکتهای تجهیزات پزشکی ایران در بلاروس خط تولید خود را راهاندازی کند. وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: در حوزه صنعت بویژه ماشینسازی لازم است که ارتباطات گستردهای شکل بگیرد و بلاروس با توجه به ظرفیت و جایگاهش برای این منظور مناسب است.
او یادآور شد: مباحث مالی و ویزای ایرانیان در بلاروس، دیگر مسائلی است که مورد پیگیری وزارت صمت قرار دارد.
تجارت 10 برابری با بلاروس
در پانزدهمین اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بلاروس تقویت و گسترش همکاریهای متقابل در زمینه همکاریهای تجاری و صنعتی، کشاورزی و پرورش ماهی، سرمایه گذاری، زمین شناسی و منابع آبی، بهداشت و داروسازی، حمل و نقل و همکاری فیمابین اتاقهای بازرگانی در دستور کار قرار گرفت. در حال حاضر حجم تبادلات مالی میان ایران و بلاروس ۴۰ میلیون دلار است و آنگونه که مسئولان در نشستهای تخصصی هدفگذاری کردند، قرار است این عدد 10 برابر شود. امید قالیباف، سخنگوی وزارت صنعت، معدن و تجارت هم این موضوع را تأیید کرده و گفته است: تجارت بین ایران و بلاروس در کوتاه مدت ۱۰ برابر و در گام بعد ۲۰ برابر میشود، در این میان نکته مهم صادرات تجهیزات دانشبنیان پزشکی به این کشور با قابلیت سالانه پنج میلیون دلار است.آخرین اطلاعات تجاری حاکی از آن است که در سال 1399 از مجموع 57 میلیارد دلار تجارت خارجی بلاروس، سهم ایران تنها 25 میلیون دلار بوده است.
هیأت ایرانی از بلاروس دست پر برگشت
در سفری که هیأت ایرانی برای اجلاس کمیسیون مشترک به مینسک داشته، تفاهمهایی نیز امضا شد. از جمله توافقات در حوزه ترانزیت است، بنا شده کالاهای بلاروس از مسیر ایران صادر و همچنین محصولات مورد نیاز این کشور از مسیر ایران وارد شود. همچنین در حوزههای میکرو الکترونیک، راهسازی، دارو و تجهیزات پزشکی مذاکرات جدی و عملیاتی صورت گرفت. در نمودار بالابه کارنامه سه ساله واردات ایران از بلاروس و صادرات ایران به بلاروس اشاره شده است. در این اجلاس که ریاست طرف ایرانی با سید رضا فاطمی امین، وزیر صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی ایران و ریاست طرف بلاروسی با پیوتر پار خومچیک، وزیر صنایع جمهوری بلاروس بود سایر موضوعات دارای اولویت به جهت توسعه همکاری بازرگانی و اقتصادی دو کشور مشخص شد. بدین جهت برگزاری منظم اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی، افزایش حجم مبادلات دوجانبه مبنی بر اصول منفعت متقابل و توسعه اقتصادی همه جانبه و پایدار بین دو کشور، گسترش دامنه تجارت متقابل کالاها، افزایش سهم کالاهای با فناوری پیشرفته با ارزش افزوده بالا و همچنین فراهم کردن شرایط برابر و شفاف جهت حضور سازمانهای طرفها در مناقصات بینالمللی یکدیگر از جمله توافقات صورت گرفته در این اجلاس بود.
آلمان برای توسعه صنعت خودروی ایران وارد عمل خواهد شد
کشور دیگری که این روزها همکاری با آن تیتر اخبار شده، آلمان است. هیأتی که از آلمان به ایران آمده اذعان داشت صدمهای که این کشور از قطع همکاری با ایران خورده بیش از ایران است. این هیأت به دنبال آن است که مذاکرات خود را به سرانجام برساند و به آلمان برگردد. از اینرو در دیدار رئیس اتحادیه فدرال توسعه اقتصادی و بازرگانی خارجی آلمان با معاون صنایع حمل و نقل وزارت صمت، بر استفاده از ظرفیتهای فناوری و رویکردهای نوین طراحی محصول شرکتهای آلمانی برای ارتقای کیفیت و توان تولید خودروسازان داخلی کشورمان تأکید شد. منوچهر منطقی، معاون صنایع حمل و نقل وزارت صمت اظهار داشت: استفاده از ظرفیتهای علمی و فناوری شرکتهای آلمانی و پیشرفتهای این کشور در حوزه تحقیق و توسعه و طراحی بهینه محصول، زمینه ارتقای مراودات تجاری دو کشور را در صنایع حمل و نقل فراهم میکند.
او با تأکید بر اینکه آلمان در زمینه نوسازی و بهسازی خطوط تولید کشورمان در صنایع خودروسازی، ریلی، هوایی و دریایی میتواند مشارکت کند، افزود: از ورود ماشینآلات و تجهیزات مدرن و بهروز جهان برای ارتقای توان تولیدی کشورمان در راستای افزایش کیفیت در حوزه خودرو، قطعهسازی و صنایع حمل و نقل استقبال میکنیم. او اضافهکرد: شرکتهای ایرانی و آلمانی میتوانند با همکاریهای گسترده درازمدت، از ظرفیتها، تجربیات و توانمندیهای دو کشور در بهینهسازی فرایندها و ارتقای کیفیت تولیدات صنایع حمل و نقل بهرهمند شوند.
آمادگی آلمان برای تعمیق مراودات
مایکل شومان، رئیس اتحادیه فدرال توسعه اقتصادی و بازرگانی خارجی آلمان نیز در این دیدار آمادگی کامل شرکتهای آلمانی را برای گسترش و تعمیق مراودات اقتصادی با ایران، بویژه در حوزه صنایع حمل و نقل اعلام کرد.
او با بیان اینکه در حال حاضر یکهزار و ۳۰۰ نفر از شرکتها و مؤسسات تحقیقاتی مختلف در آلمان عضو این اتحادیه هستند، گفت: هدف ما یافتن بازارهای نوظهور در دنیاست و در این راستا به شرکتهای آلمانی کمک میکنیم تا شرکای اقتصادی خود را بیابند. یکی از نکات مهم در فعالیت این اتحادیه، شناخت کامل از طرفهای تجاری است. ما معتقدیم این شناخت با ملاقات حضوری و مذاکره درباره تواناییها و ظرفیتهای یکدیگر بهدست میآید و به همین دلیل است که در ایران هستیم.
تصویر نادرست از ایران داریم
رئیس اتحادیه فدرال توسعه اقتصادی و بازرگانی خارجی آلمان با اشاره به روابط گسترده تاریخی میان ایران و آلمان، اضافه کرد: متأسفانه تصویر فعلی از ایران در میان آلمانیها بیشتر از آنکه ناشی از تجربه مستقیم آنها باشد، برگرفته از تصویرسازیهای رسانهای و سیاسی است و یکی از اهداف ما از این سفر این است که این تصویر منفی ناشی از عدم آگاهی از ایران را تغییر دهیم.
شرکتهای آلمانی بیخبر از ظرفیت ایران
شومان با تأکید بر ضرورت گسترش روابط بین دو کشور، ادامه داد: با توجه به اتفاقات منطقه و ظرفیتهای ژئوپلیتیکی، منابع انسانی و انرژی ایران، امکانات جدیدی برای همکاری وجود دارد؛ اما متأسفانه ۹۵ درصد شرکتهای آلمانی اصلاً از ظرفیتهای ایران اطلاعی ندارند. او با بیان اینکه دهم و یازدهم اکتبر (۱۸ و ۱۹ مهرماه)، رویداد کاسپین ـ یوروپ را در حوزه انرژی و معدن در آلمان برگزار میکنیم و کشورهای حوزه خلیج فارس را هدف قرار دادهایم و میخواهیم پذیرای شرکتهای ایرانی در این رویداد باشیم، اظهار داشت: همچنین پنجم اکتبر (۱۳ مهرماه) نیز همایشی درباره صنعت خودرو برگزار میشود که از شما دعوت میکنیم در این رویداد نیز حاضر شوید.
ایجاد انجمن تجار ایرانی در بلاروس
سیدرضا فاطمیامین، وزیر صنعت، معدن و تجارت در جمع تجار و فعالان اقتصادی در مینسک پایتخت بلاروس، گفت: ضرورت دارد «انجمن تجار ایرانی در بلاروس» تشکیل شود تا فعالان اقتصادی با شرایط مناسبی همکاریهای اقتصادی و تجاری را دنبال کنند. او با بیان اینکه تجربه و ارتباطات ایرانیان مقیم بلاروس برای رونق تجارت در این کشور حائز اهمیت است، تصریح کرد: موضوع سرمایهگذاری و تجارت ایرانیان در بلاروس، حضور در اوراسیا و عضویت ایران در آن، از جمله مسائل مهمی است که در تعاملات با دولت بلاروس مورد توجه قرار گرفته است. وزیر صمت افزود: مسأله توسعه اقتصادی دو کشور و ترانزیت از ایران برای بلاروس، جزو اتفاقات مهم در حال پیگیری است و رایزن اقتصادی ایران بزودی در این کشور مستقر خواهد شد.
او با بیان اینکه نباید روابط ایران و بلاروس را دوجانبه دید، تصریح کرد: وقتی منافع دو کشور با هم گره بخورد فرصتهای چندجانبهای ایجاد میشود. بنابراین در مسیر توسعه تعاملات باید یک نقشه راه هم ترسیم شود؛ یکی از گزینههای تعاملات خوب مطرح شده لاستیک هست، از آنجا که برای خودروهای سواری در کشور تولید داریم ولی لاستیک ماشینهای سنگین ما حدود ۷۰ درصد وارداتی است، میتوانیم در این زمینه تعامل داشته باشیم.
تولید مشترک ایران و بلاروس در ماشینآلات معدنی
فاطمی امین، مسأله همکاری مشترک شرکتهای معدنی ایران با شرکتهای ماشینآلات سنگین و نیمه سنگین بلاروس برای تولیدات مشترک را مورد اشاره قرار داد و بحث نظام رتبهبندی محصولات صادراتی را برای برند ملی حایز اهمیت دانست.
او افزود: بلاروس کشور صنعتی است و بویژه در ماشین آلات معدنی و صنایع سنگین پیشرفتهای خیلی خوبی دارد؛ از طرف دیگر ایران در حوزه تجهیزات پزشکی به دستاوردهای بسیار خوبی رسیده است لذا قرار شده در موضوعات عنوان شده، همکاریها را آغاز کنیم؛ همچنین در توافقات اخیر بنا شده یکی از شرکتهای تجهیزات پزشکی ایران در بلاروس خط تولید خود را راهاندازی کند. وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: در حوزه صنعت بویژه ماشینسازی لازم است که ارتباطات گستردهای شکل بگیرد و بلاروس با توجه به ظرفیت و جایگاهش برای این منظور مناسب است.
او یادآور شد: مباحث مالی و ویزای ایرانیان در بلاروس، دیگر مسائلی است که مورد پیگیری وزارت صمت قرار دارد.
تجارت 10 برابری با بلاروس
در پانزدهمین اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بلاروس تقویت و گسترش همکاریهای متقابل در زمینه همکاریهای تجاری و صنعتی، کشاورزی و پرورش ماهی، سرمایه گذاری، زمین شناسی و منابع آبی، بهداشت و داروسازی، حمل و نقل و همکاری فیمابین اتاقهای بازرگانی در دستور کار قرار گرفت. در حال حاضر حجم تبادلات مالی میان ایران و بلاروس ۴۰ میلیون دلار است و آنگونه که مسئولان در نشستهای تخصصی هدفگذاری کردند، قرار است این عدد 10 برابر شود. امید قالیباف، سخنگوی وزارت صنعت، معدن و تجارت هم این موضوع را تأیید کرده و گفته است: تجارت بین ایران و بلاروس در کوتاه مدت ۱۰ برابر و در گام بعد ۲۰ برابر میشود، در این میان نکته مهم صادرات تجهیزات دانشبنیان پزشکی به این کشور با قابلیت سالانه پنج میلیون دلار است.آخرین اطلاعات تجاری حاکی از آن است که در سال 1399 از مجموع 57 میلیارد دلار تجارت خارجی بلاروس، سهم ایران تنها 25 میلیون دلار بوده است.
هیأت ایرانی از بلاروس دست پر برگشت
در سفری که هیأت ایرانی برای اجلاس کمیسیون مشترک به مینسک داشته، تفاهمهایی نیز امضا شد. از جمله توافقات در حوزه ترانزیت است، بنا شده کالاهای بلاروس از مسیر ایران صادر و همچنین محصولات مورد نیاز این کشور از مسیر ایران وارد شود. همچنین در حوزههای میکرو الکترونیک، راهسازی، دارو و تجهیزات پزشکی مذاکرات جدی و عملیاتی صورت گرفت. در نمودار بالابه کارنامه سه ساله واردات ایران از بلاروس و صادرات ایران به بلاروس اشاره شده است. در این اجلاس که ریاست طرف ایرانی با سید رضا فاطمی امین، وزیر صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی ایران و ریاست طرف بلاروسی با پیوتر پار خومچیک، وزیر صنایع جمهوری بلاروس بود سایر موضوعات دارای اولویت به جهت توسعه همکاری بازرگانی و اقتصادی دو کشور مشخص شد. بدین جهت برگزاری منظم اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی، افزایش حجم مبادلات دوجانبه مبنی بر اصول منفعت متقابل و توسعه اقتصادی همه جانبه و پایدار بین دو کشور، گسترش دامنه تجارت متقابل کالاها، افزایش سهم کالاهای با فناوری پیشرفته با ارزش افزوده بالا و همچنین فراهم کردن شرایط برابر و شفاف جهت حضور سازمانهای طرفها در مناقصات بینالمللی یکدیگر از جمله توافقات صورت گرفته در این اجلاس بود.
آلمان برای توسعه صنعت خودروی ایران وارد عمل خواهد شد
کشور دیگری که این روزها همکاری با آن تیتر اخبار شده، آلمان است. هیأتی که از آلمان به ایران آمده اذعان داشت صدمهای که این کشور از قطع همکاری با ایران خورده بیش از ایران است. این هیأت به دنبال آن است که مذاکرات خود را به سرانجام برساند و به آلمان برگردد. از اینرو در دیدار رئیس اتحادیه فدرال توسعه اقتصادی و بازرگانی خارجی آلمان با معاون صنایع حمل و نقل وزارت صمت، بر استفاده از ظرفیتهای فناوری و رویکردهای نوین طراحی محصول شرکتهای آلمانی برای ارتقای کیفیت و توان تولید خودروسازان داخلی کشورمان تأکید شد. منوچهر منطقی، معاون صنایع حمل و نقل وزارت صمت اظهار داشت: استفاده از ظرفیتهای علمی و فناوری شرکتهای آلمانی و پیشرفتهای این کشور در حوزه تحقیق و توسعه و طراحی بهینه محصول، زمینه ارتقای مراودات تجاری دو کشور را در صنایع حمل و نقل فراهم میکند.
او با تأکید بر اینکه آلمان در زمینه نوسازی و بهسازی خطوط تولید کشورمان در صنایع خودروسازی، ریلی، هوایی و دریایی میتواند مشارکت کند، افزود: از ورود ماشینآلات و تجهیزات مدرن و بهروز جهان برای ارتقای توان تولیدی کشورمان در راستای افزایش کیفیت در حوزه خودرو، قطعهسازی و صنایع حمل و نقل استقبال میکنیم. او اضافهکرد: شرکتهای ایرانی و آلمانی میتوانند با همکاریهای گسترده درازمدت، از ظرفیتها، تجربیات و توانمندیهای دو کشور در بهینهسازی فرایندها و ارتقای کیفیت تولیدات صنایع حمل و نقل بهرهمند شوند.
آمادگی آلمان برای تعمیق مراودات
مایکل شومان، رئیس اتحادیه فدرال توسعه اقتصادی و بازرگانی خارجی آلمان نیز در این دیدار آمادگی کامل شرکتهای آلمانی را برای گسترش و تعمیق مراودات اقتصادی با ایران، بویژه در حوزه صنایع حمل و نقل اعلام کرد.
او با بیان اینکه در حال حاضر یکهزار و ۳۰۰ نفر از شرکتها و مؤسسات تحقیقاتی مختلف در آلمان عضو این اتحادیه هستند، گفت: هدف ما یافتن بازارهای نوظهور در دنیاست و در این راستا به شرکتهای آلمانی کمک میکنیم تا شرکای اقتصادی خود را بیابند. یکی از نکات مهم در فعالیت این اتحادیه، شناخت کامل از طرفهای تجاری است. ما معتقدیم این شناخت با ملاقات حضوری و مذاکره درباره تواناییها و ظرفیتهای یکدیگر بهدست میآید و به همین دلیل است که در ایران هستیم.
تصویر نادرست از ایران داریم
رئیس اتحادیه فدرال توسعه اقتصادی و بازرگانی خارجی آلمان با اشاره به روابط گسترده تاریخی میان ایران و آلمان، اضافه کرد: متأسفانه تصویر فعلی از ایران در میان آلمانیها بیشتر از آنکه ناشی از تجربه مستقیم آنها باشد، برگرفته از تصویرسازیهای رسانهای و سیاسی است و یکی از اهداف ما از این سفر این است که این تصویر منفی ناشی از عدم آگاهی از ایران را تغییر دهیم.
شرکتهای آلمانی بیخبر از ظرفیت ایران
شومان با تأکید بر ضرورت گسترش روابط بین دو کشور، ادامه داد: با توجه به اتفاقات منطقه و ظرفیتهای ژئوپلیتیکی، منابع انسانی و انرژی ایران، امکانات جدیدی برای همکاری وجود دارد؛ اما متأسفانه ۹۵ درصد شرکتهای آلمانی اصلاً از ظرفیتهای ایران اطلاعی ندارند. او با بیان اینکه دهم و یازدهم اکتبر (۱۸ و ۱۹ مهرماه)، رویداد کاسپین ـ یوروپ را در حوزه انرژی و معدن در آلمان برگزار میکنیم و کشورهای حوزه خلیج فارس را هدف قرار دادهایم و میخواهیم پذیرای شرکتهای ایرانی در این رویداد باشیم، اظهار داشت: همچنین پنجم اکتبر (۱۳ مهرماه) نیز همایشی درباره صنعت خودرو برگزار میشود که از شما دعوت میکنیم در این رویداد نیز حاضر شوید.
درپاسداشت یک عمر ستایشگری اهلبیت(ع) توسط حاج محمود کریمی
این همه آوازهها از شه بود...
با آثار و گفتوگوهایی از دکتر سجاد صفار هرندی/ عبدالرضا هلالی / دکتر محمدحسین ساعی / محسن سوهانی / فرهاد حدادیان / سعید فرجی / مهدی برزگر / محمد صمیمی و دکتر امیرحسین ثابتی
ضمیمه رایگان این شماره «ایران»
«ایران» در گفتوگو با کارشناسان چالشها ی اجرای طرح دارویار را در «سطح عرضه دارو» بررسی میکند
امید داروخانهها به خوشقولی بیمه ها
قیمت ١۶٠٠ کد ژنریک دارو با اجرای طرح دارویار واقعی شد
فریبا خان احمدی
خبرنگار
دومینوی جراحی اقتصادی دولت سیزدهم در حالی پس از 10 ماه مناقشه فراوان به حوزه دارو و درمان مردم رسیده که تازهترین سیاستگذاری دولت در میدان عمل در حوزه دارو با اقبال زیادی از سوی برخی مخالفان قبلی آن مواجه شده است؛ با این حال کارشناسان حوزه دارو دغدغههای دیگری را مطرح میکنند. اینکه تأمین اعتبار دارو از سوی سازمان برنامه و بودجه و نیز پرداختیهای بموقع سازمانهای بیمهگر به داروخانهها و در نهایت بحث نقدینگی داروخانهها و ثبت سفارش دارو، پاشنه آشیل موفقیت طرح اصلاح سیاستهای ارزی دارو است. 23 تیرماه سالجاری اصلاح سیاستهای ارزی دارو عملاً با کلید واژه «طرح دارویار» وارد مرحله اجرایی شد. بازیگران اصلی طرح دارویار سازمانهای بیمهگر، داروخانهها و سازمان برنامه و بودجه هستند که طبق دستورالعمل دولت دو هدف مهم را باید دنبال کنند؛ کاهش فرانشیز پرداختی از جیب بیماران در حوزه تهیه و تأمین داروهای دارای نسخه الکترونیک و حمایت از کارخانههای داروسازی، تا کمبودهای مقطعی دارو را در کشور برطرف کنند. در روزهای گذشته وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در هر مراسمی که حاضر شده درباره ابعاد مختلف طرح دارویار سخن گفته است: «راه ورود به طرح دارویار و استفاده از مزایای آن تحت پوشش بیمه بودن است همچنین با اجرای طرح دارویار 119 قلم داروی بدون نسخه (otc) بیمه میشوند، 366 قلم داروی پرمصرف و ضروری بیماریهای مزمن مانند دیابت، فشار خون، قلبی و عروقی و... بیمه میشوند، امکان تمدید نسخه بیماران مزمن تا دو بار بدون نیاز به تجویز مجدد فراهم است و....» تمامی مزیتهای این طرح منوط به ارائه نسخه پزشک است و تنها در این صورت پرداختی از جیب بیماران افزایش پیدا نمیکند. بررسیهای میدانی ما نیز از سطح داروخانههای شهر نشان میدهد، با اینکه بیش از دو هفته از آغاز طرح دارویار میگذرد اما اوضاع در داروخانهها آرام است. تغییری در روند خرید و پرداختی از جیب بیماران ایجاد نشده و همانطور که وعده داده شده بود هزینه افزایش قیمت دارو بر دوش بیماران دارای تحت پوشش بیمه نیست. اما آن سوی اجرای این طرح، دغدغه مهمی در سطح عرضه دارو در داروخانهها مطرح می شود. گرچه موضع انجمن داروسازان ایران و تهران و نیز داروخانهداران نسبت به طرح دارویار مثبت است اما داروخانهها از خریداران خدمت یعنی سازمانهای بیمهگر بهدلیل معوقات و بدهیهای انباشتهشان دل خوشی ندارند، میگویند که برخی از سازمانهای بیمهگر از جمله تأمین اجتماعی خوش حساب نیستند و همین حالا نیز بالای 8 هزار میلیارد تومان به داروخانهها بدهکار هستند. نگرانی داروخانهداران متوجه متضرر شدن و تعطیلی 13 هزار داروخانه خصوصی سرپایی است چرا که مشکلشان این است که چنانچه کسورات بیمهها در طرح دارویار نیز 7 تا 8 ماه زمان ببرد و بدحسابیها ادامه یابد دردسرآفرین خواهد بود.
با افزایش 2 تا 2،5 برابری قیمت داروهای تولید داخل، هزینههای ثبت سفارش دارو برای داروخانهها نیز به همین نسبت افزایش یافته و چنانچه قرار باشد بیمهها پیش پرداختی به داروخانهها برای طرح دارویار نداشته باشند، همینطور بدحسابیهای گذشته نیز روی هم تلنبار شود، چیزی جز ورشکستگی پیش روی داروخانهها باقی نمیماند. گرچه بیمه سلامت در پرداخت مطالبات به روزتر و خوش قول تر بوده اما کسریهای سازمان تأمین اجتماعی نگرانکنندهتر از قبل شده است. به هر حال با اجرای این طرح بار مالی داروخانهها افزایش یافته و داروخانهها به سرمایه در گردش بیشتری برای خرید دارو نیاز دارند. اما مهمترین چالش پیش روی آنها این است که با توجه به اینکه دارو را با قیمت بالایی از کارخانهها و شرکتهای پخش خریداری میکنند در دستورالعملهای مرتبط با طرح دارویار، چه تکلیفی به بیمهها داده شده است که اعتبار را در همین حوزه هزینه کنند؟ آیا بیمهها پیش پرداختی برای طرح دارویار به داروخانهها خواهند داد تا بتوانند ثبت سفارشها را انجام دهند؟ این ابهامات در حالی مطرح میشود که طبق اعلام وزیر بهداشت 4 هزار میلیارد تومان به بیمهها برای طرح دارویار داده شده است و احتمالاً تا نیمه مرداد ماه معوقات داروخانهها هم پرداخت خواهد شد. ما در این گزارش اشکالات اجرایی، چگونگی محل تأمین اعتبار و نقاط قوت و ضعف طرح دارویار را بررسی کردهایم، تا این طرح نیز همچون طرح تحول نظام سلامت و برنامه پزشک خانواده بر زمین نخورد.
حذف سقف ریالی نسخهنویسی الکترونیک
رئیس سازمان بیمه سلامت در گفتوگو با روزنامه ایران از پرداخت سهم ارز دارو از سوی بیمه سلامت به داروخانهها خبر میدهد و میگوید: صورتحسابهای داروخانهها بویژه نسخ الکترونیک از سوی بیمه سلامت آخر هر ماه تسویه میشود. از طرفی سهم ارز دارو را نیز از روز 23 تیر تا 3 مردادماه به داروخانههای سراسر کشور واریز کردیم. پیشبینی میکنیم نقدینگی داروخانهها را در ماه دو بار شارژ کنیم تا از بابت پرداخت بموقع سهم ارز دارو نگرانی نداشته باشند.
دکتر محمد مهدی ناصحی در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه بیمهها مکلف شدهاند که اعتبار دارو را در همین حوزه هزینه کنند، چه تکلیفی در این زمینه به بیمهها داده شده است، عنوان میکند: تأمین اعتبار طرح دارویار برعهده سازمان برنامه و بودجه است و با توجه به تأیید شورای عالی بیمه سهم ارزدارو برای بیمهها یکسان اجرا میشود. در حال حاضر سهم پوشش دهی بیمهها به 70 درصد افزایش یافته و با تغییر فرانشیز سهم سازمان بیمه سلامت در مواردی نیز بیشتر شده است. برای مثال پیش از این پوشش بیمهای سازمان بیمه سلامت مربوط به کمترین قیمت دارو بود ولی با توجه به سیاست جدید دارویی سهم پوشش بیمهای ما به 70 درصد رسیده این یعنی سهم پرداختی سازمان بیمه سلامت 20 درصد زیاد شده است.
رئیس سازمان بیمه سلامت درباره سهم پوشش بیمهای داروهای بیمارانی که به مطبهای پزشکان و بخش خصوصی مراجعه میکنند نیز میگوید: بیش از 100 هزار پزشک با بیمه سلامت طرف قرارداد هستند و حدود 16 هزار پزشک نیز قرارداد ندارند این پزشکان نیز میتوانند داروی بیماران را به شکل الکترونیک ثبت کنند تا افزایش قیمت متوجه جیب بیماران نشود ما از این پزشکان درخواست میکنیم حتماً نسخ را الکترونیک بنویسند در غیر این صورت پرداختی از جیب بیمار چند برابر میشود.
نبود تبصره و ماده قانونی مربوط به پرداخت سهم ارز دارو از سوی سازمانهای بیمهگر به داروخانهها یکی دیگر از نگرانیهایی است که داروخانهداران مطرح میکنند. آنها میگویند چنانچه بیمهها اعتبار طرح دارویار را بموقع پرداخت نکنند ابزار قانونی برای عمل به تعهدات بیمهها وجود ندارد. دکتر ناصحی در همین زمینه توضیح میدهد که چنانچه سهم داروهای مشمول ارز تا دو هفته اول پرداخت نشد داروخانهداران میتوانند نسبت به این امر اعتراض کنند.اینکه بگوییم تفاهمنامه الزامی برای پرداخت بموقع دارد اینگونه نیست بلکه تعهد سازمانهای بیمهگر مهمتر است. از طرفی در جلسه سازمانهای بیمهگر و سازمان برنامه و بودجه رئیسجمهور و معاون اول وی، نسبت به پرداخت بموقع یارانه طرح دارویار تأکید داشتند و همین به نوعی ضمانت اجرایی است که همه ارکان متعهد شدهاند.
«بیمه سلامت حساب جداگانهای را برای اعتبار طرح دارویار ایجاد کرده و قانوناً اجازه ندارد مبالغ تخصیص داده شده به طرح دارویار را به جای سهم پوشش بیمهای داروهای دیگر و خدمات درمانی هزینه کند.» این را رئیس سازمان بیمه سلامت میگوید و در ادامه تأکید میکند که دستگاه نظارتی دیوان محاسبات کشور و بازرسیهای کل در سازمانهای بیمهگر مستقر شدهاند و نسبت به هزینه کرد منابع سهم ارزی داروها نظارت میکنند.
او همچنین از حذف سقف ریالی نسخهنویسی الکترونیک به «ایران» خبر میدهد و میگوید: با توجه به اینکه قیمت داروها افزایش یافته بیماران برای بهرهمندی از مزایای طرح دارویار نیازی به تأیید دوباره نسخشان ندارند، همچنین سقف ریالی را حذف کردیم و داروخانهها محدودیتی در پذیرش نسخ ندارند.
طبق اعلام رئیس سازمان بیمه سلامت، سازمان برنامه و بودجه 2500 میلیارد تومان از محل اعتبار دارویار به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کرده است که تأمین اجتماعی بتواند هم بخشی از بدهیهای قبلیاش را تسویه کند و نیز سهم طرح دارویار مربوط به تیرماه را به داروخانهها بپردازد. همچنین سازمان بیمه سلامت علیالحساب هزار و 200 میلیارد تومان برای طرح دارویار دریافت کرده است.
بدهیهای قبلی بیمهها چه میشود؟
نایب رئیس انجمن داروسازان استان تهران با بیان اینکه قیمت داروهای تولید داخل با اصلاح سیاستهای ارزی دارو 2 تا 2.5 برابر افزایش پیدا کرده است، به «ایران» میگوید: سیستم تأمین دارو بواسطه عدم قیمتگذاری دارو گرفتار چالشهای اساسی بود. از طرفی دولت همه توانش را بکار بسته بود که پرداختی از جیب مردم بابت تأمین دارو تغییر نکند، در نهایت تصمیم دولت بر این شد که صنعت تولید دارو قیمت دارو را نزدیک به 3 برابر افزایش دهد و دولت هزینه گرانی را متقبل شود. 50 تا 60 درصد هزینه صنعت در تولید دارو بالا رفته است.
فاز هدفمندی یارانه دارو در حالی به مرحله اجرا درآمده است که دولت مابه التفاوت ریالی ارز ترجیحی و دولتی را به انتهای زنجیره تأمین دارو میدهد تا در نهایت بیمار در تهیه دارو دچار مشکلات مالی نشود. دکتر بهمن صبور با بیان اینکه قیمت 1400 قلم دارو برای بیماران هیچ تغییری نکرده است و در برخی داروها درصد پرداخت از جیب بیمار طبق فرمول محاسبه به گونهای است که 94، 96 و 97 درصدشان را بیمهها پوشش میدهند یعنی عملاً در برخی داروها سهم بیمار را صفر کردهاند و مابقی داروها نیز سهم پرداختی بیمار 30 درصد شده است.
با اجرای طرح دارویار ازاین پس داروخانهها دو نوع صورتحساب مختلف به بیمهها ارجاع میدهند. اولین صورتحساب مربوط به قیمت پایه داروها است. صورتحساب دوم نیز مربوط به اختلاف قیمت ریالی داروها است. در واقع بازیگر اصلی این طرح سازمان برنامه و بودجه است؛ به نوعی سازمان برنامه و بودجه نقش بیمه مکمل را بازی میکند و مابهالتفاوت قیمت دارو قبل از تیر 1401 و بعد از تیر 1400 را حساب میکند.
طبق گفته نایب رئیس انجمن داروسازان تهران؛ طرح دارویار چهار فاز دارد و در هر فازی یکسری عملیاتها اجرایی میشود. درباره داروهای بیماران مزمن نیز بیمهها فهرست دارویی این بیماران را به مرکز ارائه دارو میفرستند و اطلاعات بیماران با کد ملیشان در سامانه ثبت میشود. با توجه به اینکه نسخه بیمار در سامانه ثبت است امکان تجدید نسخه برای دو تا سه مرتبه وجود دارد البته بازه زمانی تجدید نسخ بیماران مزمن را رسماً به داروخانهها ابلاغ نشده برخیها مدت زمان اعتبار نسخهها را 3 ماه و برخی نیز یک ماه اعلام کردهاند. بنابراین فاز یک با بیمه کردن 1400 قلم دارو شروع شده است. در فاز دوم پوشش بیمهای 116 قلم داروی otc و در فاز سه نیز 366 قلم دارو تحت پوشش بیمه قرار میگیرند. هنوز فاز دو و سوم به داروخانهها ابلاغ نشده اما جزو فازبندیهای طرح دارویار هستند.
دکتر صبور در ادامه به نکته دیگری هم اشاره میکند و آن مربوط به نوع اقلام دارویی نسخ بیماران است به این معنا که بهدلیل هوشمندی سامانه، داروهای برند در نسخ بیماران حذف میشود و تنها داروهای برند ژنریک جزو طرح دارویار محاسبه می شوند. از طرفی مشکل بعدی مربوط به داروهایی است که قابلیت تجدید نسخهشان فراهم نیست یعنی ممکن است نسخه بیمار مزمن به شکلی باشد که برخی داروها بهطور خودکار از طریق سامانه تجدید شوند اما برخی از داروها هم برای استفاده بیمار از پوشش بیمهای نیاز به تأیید مجدد پزشک داشته باشند. از 1400 قلم دارو که در فاز اول تحت پوشش بیمه قرار گرفتهاند ممکن است 50 قلم قابلیت تجدید یک یا دو نوبت را داشته باشند البته تعداد اقلام و نوع داروهای مزمن به داروخانهها ابلاغ نشده است.
افزایش مالیات معضل تازه داروخانهها
تأمین منابع پایدار و ردیف بودجه برای طرح دارویار مهمترین دغدغه ارائهدهندگان خدمات دارویی است. نایب رئیس انجمن داروسازان تهران میگوید: گرچه رئیسجمهور و معاون اول، از طرح دارویار حمایت میکنند اما آنچه بین سازمان برنامه و بودجه و سازمانهای بیمهگر بهعنوان سند مطرح است در حد یک تفاهمنامه است و تفاهمنامه هم قانون نیست. بنابراین داروخانهداران نمیتوانند بگویند طبق بند و تبصره قانونی بیمهها مکلف هستند اعتبار سهم ارزی داروها را تأمین کنند. باید ردیف بودجه جداگانه بر طبق مصوبه مجلس در نظر گرفته شود، چرا که بزرگترین ترس ما این است که بیمهها از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و بدهی داروخانهها را واریز نکنند و 13 هزار داروخانه بخش خصوصی به تعطیلی کشانده شوند. همین الان سازمان تأمین اجتماعی معوقات سنگینی به داروخانهها و مراکز درمانی دارد و این نگرانی وجود دارد پول طرح دارویار را بلوکه کند و به داروخانهها بگوید که این پول ربطی به طرح ندارد. با توجه به اینکه تأمین اجتماعی 9 ماه است کسوراتش را تسویه نکرده درخواست ما از سازمان غذا و دارو این است که این قرارداد یک طرفه را بازنگری کنند و به یک قرارداد برد - برد تغییر دهند.
او با بیان اینکه داروخانهها بنگاه اقتصادی هستند، در ادامه از افزایش پلکانی مالیات دارو نیز گلایه میکند و میگوید: زمانی که قیمت دارو بالا میرود مالیات 14 درصدی دارو به شکل پلکانی حساب شده و دو برابر میشود. هر اندازه قیمت دارو افزایش پیدا کند سود دارو به نسبت سرمایهگذاری داروخانه کم میشود یعنی اگر سود دارویی 14 درصد باشد با دو برابر شدن قیمت سود دارو 8 تا 10 درصد میشود. در واقع قانون سازمان غذا و دارو این است که هر چه قیمت بالا برود سود پایین میآید برای همین سود داروهای خاص صفر است، دولت عدد سودشان را صفر در نظر گرفته است. وقتی دارو افزایش قیمت پیدا میکند سود دارو برای داروخانهها پایین میآید اما در عین حال با داروخانه ها مثل شرکتهای تجاری برخورد میشود در حالی که ترنور دارو به خاطر گرانی دارو بالا رفته است. درخواست ما از سازمان غذا و دارو این است که با اداره مالیات مکاتبه کنند تا مالیاتهای سنگین سراغ ما نیاید. فرض کنید داروخانهای ماهانه صد میلیون از بیمهها طلب دارد با توجه به گرانی دارو سهم پرداختی بیمه رقم بسیار بالایی خواهد بود بنابراین چنانچه بیمهها سر ماه پول داروخانهها را ندهند عدد و رقمهای پرداختی از توانشان خارج خواهد بود.
بــــرش
قیمت ١۶٠٠ کد ژنریک دارو
با اجرای طرح دارویار واقعی شد
مهدی پیرصالحی عضو هیأت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی در گفتوگو با «ایران» می گوید: همیشه وجود ارز دولتی معضلاتی برای صنعت به دنبال داشت و ارز ترجیحی براحتی تأمین نمیشد و رانت بهدنبال داشت و در اختیار برخی قرار میگرفت، تخصیص ارز دولتی به دارو مانع صادرات و موجب قاچاق معکوس میشد، با اقدامات صورت گرفته و برنامهریزی وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو طرح دارویار اجرایی شد که کار کارشناسی طولانی مدتی برای اجرای آن انجام شده بود و همه ذینفعان که در تدوین آن دخیل بودند، نظر کارشناسی دادند.
عضو هیأت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی با اشاره به واقعی شدن قیمت دارو در طرح «دارویار» بیان می کند: بیش از ٩ هزار و ۶٠٠ کد IRC که حدود یک هزار و ۶٠٠ کد ژنریک دارو را شامل میشود، در طرح دارویار اصلاح قیمت شدند، این طرح به نحوی بود که قیمت برای صنعت مناسب باشد و مردم افزایش پرداختی از جیب نداشته باشند.
پیر صالحی رفع کمبودهای دارویی بویژه داروهای تولید داخل را از مزایای طرح «دارویار» عنوان می کند: بخشی از کمبودهای دارویی ناشی از قیمت دارو بود زیرا قیمتها به صرفه نبود و تولید زیانده بود؛ برخی داروها تولید نمیشد و در این طرح قیمتها اصلاح شد و ما امیدوار هستیم که با اجرای این طرح و ترخیص مواد اولیه و جانبی با حداقل اسناد، اصلاح مالیات بر ارزش افزوده و اصلاح حقوق و تعرفه گمرکی که وزیر بهداشت وعده آن را دادند، در یک تا دو ماه آینده بسیاری مواد اولیه دارویی از گمرک ترخیص شود و داروهایی که تولید آنها زیانده بودند، تولید شوند و دیگر شاهد کمبود داروهای تولید داخل نباشیم.
عضو هیأت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی می گوید: وقتی قیمتها واقعی میشود، برای قاچاقچیان نمیارزد که دارو را قاچاق کنند و شرکتهای داروسازی میتوانند دارو را به طور رسمی صادر کنند و صادرات دارو افزایش پیدا کند.
طرح ملی دارویار از ٢٣ تیر آغاز شده است؛ این طرح به منظور اصلاح سیاستهای ارزی دارو اجرایی شده و هدف آن منطقی شدن قیمت دارو، رسیدن یارانه دارو به دست مصرف کننده اصلی و افزایش پیدا نکردن پرداختی از جیب مردم است.در این طرح ٣۶۶ قلم داروی ضروری یارانه سلامت میگیرند و ١١٩ قلم داروى بدون نسخه که پیش از این تحت پوشش بیمه نبودند،تحت پوشش بیمه قرار میگیرند.
بــــرش
دولت یک سال هزینه طرح را تحمل کند
همایون سامه یح نجفآبادی عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی در پاسخ به اینکه پاشنه آشیل موفقیت طرح دارویار را چگونه ارزیابی میکنید به «ایران» میگوید: وزارت بهداشت از سوی اعضای کمیسیون بهداشت مجلس درباره ارزان بودن قیمت دارو و فشار آن به صنعت دارو تحت فشار بود. صنعت دارو در خطر بود و در نهایت کمبود اقلام دارویی مشکل ساز می شد.
بنابراین دولت تصمیم گرفت با گرانی دارو در حدی که به بیمار فشار وارد نشود از صنعت حمایت کند. طبق برآوردها دولت برای اصلاح سیاستهای ارزی دارو به 115 تا 140 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز داشت اما آنچه در بودجه آمده است 80 هزار میلیارد تومان است. برای همین نیز وزارت بهداشت طرح دارویار را با تأخیر چند ماه انجام داد تا بتواند هر ماه 10 هزار میلیارد تومان از سازمان برنامه و بودجه اعتبار بگیرد.
او با بیان اینکه بودجه 80 هزار میلیارد تومانی کفاف پرداخت پوشش بیمهای این داروها را میدهد، عنوان میکند: چنانچه این اعتبار تأمین نشود پرداختی به داروخانهها دچار مشکل شده و در نهایت خط ارائه دارو آسیب میبیند. بنابراین اعتبار طرح باید در حساب مخصوصی نگهداری شود البته به بیمهها تکلیف شده است هزینه سهم ارزی دارو صرف اختلاف قیمت افزایش دارو شود.
از طرفی دولت باید بتواند یک سال طاقت بیاورد و هزینه طرح را تأمین کند بعد از یک سال مالیات مراکز تولید دارو میتواند بهعنوان منبع درآمدزا برای ادامه طرح دارویار باشد.
خبرنگار
دومینوی جراحی اقتصادی دولت سیزدهم در حالی پس از 10 ماه مناقشه فراوان به حوزه دارو و درمان مردم رسیده که تازهترین سیاستگذاری دولت در میدان عمل در حوزه دارو با اقبال زیادی از سوی برخی مخالفان قبلی آن مواجه شده است؛ با این حال کارشناسان حوزه دارو دغدغههای دیگری را مطرح میکنند. اینکه تأمین اعتبار دارو از سوی سازمان برنامه و بودجه و نیز پرداختیهای بموقع سازمانهای بیمهگر به داروخانهها و در نهایت بحث نقدینگی داروخانهها و ثبت سفارش دارو، پاشنه آشیل موفقیت طرح اصلاح سیاستهای ارزی دارو است. 23 تیرماه سالجاری اصلاح سیاستهای ارزی دارو عملاً با کلید واژه «طرح دارویار» وارد مرحله اجرایی شد. بازیگران اصلی طرح دارویار سازمانهای بیمهگر، داروخانهها و سازمان برنامه و بودجه هستند که طبق دستورالعمل دولت دو هدف مهم را باید دنبال کنند؛ کاهش فرانشیز پرداختی از جیب بیماران در حوزه تهیه و تأمین داروهای دارای نسخه الکترونیک و حمایت از کارخانههای داروسازی، تا کمبودهای مقطعی دارو را در کشور برطرف کنند. در روزهای گذشته وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در هر مراسمی که حاضر شده درباره ابعاد مختلف طرح دارویار سخن گفته است: «راه ورود به طرح دارویار و استفاده از مزایای آن تحت پوشش بیمه بودن است همچنین با اجرای طرح دارویار 119 قلم داروی بدون نسخه (otc) بیمه میشوند، 366 قلم داروی پرمصرف و ضروری بیماریهای مزمن مانند دیابت، فشار خون، قلبی و عروقی و... بیمه میشوند، امکان تمدید نسخه بیماران مزمن تا دو بار بدون نیاز به تجویز مجدد فراهم است و....» تمامی مزیتهای این طرح منوط به ارائه نسخه پزشک است و تنها در این صورت پرداختی از جیب بیماران افزایش پیدا نمیکند. بررسیهای میدانی ما نیز از سطح داروخانههای شهر نشان میدهد، با اینکه بیش از دو هفته از آغاز طرح دارویار میگذرد اما اوضاع در داروخانهها آرام است. تغییری در روند خرید و پرداختی از جیب بیماران ایجاد نشده و همانطور که وعده داده شده بود هزینه افزایش قیمت دارو بر دوش بیماران دارای تحت پوشش بیمه نیست. اما آن سوی اجرای این طرح، دغدغه مهمی در سطح عرضه دارو در داروخانهها مطرح می شود. گرچه موضع انجمن داروسازان ایران و تهران و نیز داروخانهداران نسبت به طرح دارویار مثبت است اما داروخانهها از خریداران خدمت یعنی سازمانهای بیمهگر بهدلیل معوقات و بدهیهای انباشتهشان دل خوشی ندارند، میگویند که برخی از سازمانهای بیمهگر از جمله تأمین اجتماعی خوش حساب نیستند و همین حالا نیز بالای 8 هزار میلیارد تومان به داروخانهها بدهکار هستند. نگرانی داروخانهداران متوجه متضرر شدن و تعطیلی 13 هزار داروخانه خصوصی سرپایی است چرا که مشکلشان این است که چنانچه کسورات بیمهها در طرح دارویار نیز 7 تا 8 ماه زمان ببرد و بدحسابیها ادامه یابد دردسرآفرین خواهد بود.
با افزایش 2 تا 2،5 برابری قیمت داروهای تولید داخل، هزینههای ثبت سفارش دارو برای داروخانهها نیز به همین نسبت افزایش یافته و چنانچه قرار باشد بیمهها پیش پرداختی به داروخانهها برای طرح دارویار نداشته باشند، همینطور بدحسابیهای گذشته نیز روی هم تلنبار شود، چیزی جز ورشکستگی پیش روی داروخانهها باقی نمیماند. گرچه بیمه سلامت در پرداخت مطالبات به روزتر و خوش قول تر بوده اما کسریهای سازمان تأمین اجتماعی نگرانکنندهتر از قبل شده است. به هر حال با اجرای این طرح بار مالی داروخانهها افزایش یافته و داروخانهها به سرمایه در گردش بیشتری برای خرید دارو نیاز دارند. اما مهمترین چالش پیش روی آنها این است که با توجه به اینکه دارو را با قیمت بالایی از کارخانهها و شرکتهای پخش خریداری میکنند در دستورالعملهای مرتبط با طرح دارویار، چه تکلیفی به بیمهها داده شده است که اعتبار را در همین حوزه هزینه کنند؟ آیا بیمهها پیش پرداختی برای طرح دارویار به داروخانهها خواهند داد تا بتوانند ثبت سفارشها را انجام دهند؟ این ابهامات در حالی مطرح میشود که طبق اعلام وزیر بهداشت 4 هزار میلیارد تومان به بیمهها برای طرح دارویار داده شده است و احتمالاً تا نیمه مرداد ماه معوقات داروخانهها هم پرداخت خواهد شد. ما در این گزارش اشکالات اجرایی، چگونگی محل تأمین اعتبار و نقاط قوت و ضعف طرح دارویار را بررسی کردهایم، تا این طرح نیز همچون طرح تحول نظام سلامت و برنامه پزشک خانواده بر زمین نخورد.
حذف سقف ریالی نسخهنویسی الکترونیک
رئیس سازمان بیمه سلامت در گفتوگو با روزنامه ایران از پرداخت سهم ارز دارو از سوی بیمه سلامت به داروخانهها خبر میدهد و میگوید: صورتحسابهای داروخانهها بویژه نسخ الکترونیک از سوی بیمه سلامت آخر هر ماه تسویه میشود. از طرفی سهم ارز دارو را نیز از روز 23 تیر تا 3 مردادماه به داروخانههای سراسر کشور واریز کردیم. پیشبینی میکنیم نقدینگی داروخانهها را در ماه دو بار شارژ کنیم تا از بابت پرداخت بموقع سهم ارز دارو نگرانی نداشته باشند.
دکتر محمد مهدی ناصحی در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه بیمهها مکلف شدهاند که اعتبار دارو را در همین حوزه هزینه کنند، چه تکلیفی در این زمینه به بیمهها داده شده است، عنوان میکند: تأمین اعتبار طرح دارویار برعهده سازمان برنامه و بودجه است و با توجه به تأیید شورای عالی بیمه سهم ارزدارو برای بیمهها یکسان اجرا میشود. در حال حاضر سهم پوشش دهی بیمهها به 70 درصد افزایش یافته و با تغییر فرانشیز سهم سازمان بیمه سلامت در مواردی نیز بیشتر شده است. برای مثال پیش از این پوشش بیمهای سازمان بیمه سلامت مربوط به کمترین قیمت دارو بود ولی با توجه به سیاست جدید دارویی سهم پوشش بیمهای ما به 70 درصد رسیده این یعنی سهم پرداختی سازمان بیمه سلامت 20 درصد زیاد شده است.
رئیس سازمان بیمه سلامت درباره سهم پوشش بیمهای داروهای بیمارانی که به مطبهای پزشکان و بخش خصوصی مراجعه میکنند نیز میگوید: بیش از 100 هزار پزشک با بیمه سلامت طرف قرارداد هستند و حدود 16 هزار پزشک نیز قرارداد ندارند این پزشکان نیز میتوانند داروی بیماران را به شکل الکترونیک ثبت کنند تا افزایش قیمت متوجه جیب بیماران نشود ما از این پزشکان درخواست میکنیم حتماً نسخ را الکترونیک بنویسند در غیر این صورت پرداختی از جیب بیمار چند برابر میشود.
نبود تبصره و ماده قانونی مربوط به پرداخت سهم ارز دارو از سوی سازمانهای بیمهگر به داروخانهها یکی دیگر از نگرانیهایی است که داروخانهداران مطرح میکنند. آنها میگویند چنانچه بیمهها اعتبار طرح دارویار را بموقع پرداخت نکنند ابزار قانونی برای عمل به تعهدات بیمهها وجود ندارد. دکتر ناصحی در همین زمینه توضیح میدهد که چنانچه سهم داروهای مشمول ارز تا دو هفته اول پرداخت نشد داروخانهداران میتوانند نسبت به این امر اعتراض کنند.اینکه بگوییم تفاهمنامه الزامی برای پرداخت بموقع دارد اینگونه نیست بلکه تعهد سازمانهای بیمهگر مهمتر است. از طرفی در جلسه سازمانهای بیمهگر و سازمان برنامه و بودجه رئیسجمهور و معاون اول وی، نسبت به پرداخت بموقع یارانه طرح دارویار تأکید داشتند و همین به نوعی ضمانت اجرایی است که همه ارکان متعهد شدهاند.
«بیمه سلامت حساب جداگانهای را برای اعتبار طرح دارویار ایجاد کرده و قانوناً اجازه ندارد مبالغ تخصیص داده شده به طرح دارویار را به جای سهم پوشش بیمهای داروهای دیگر و خدمات درمانی هزینه کند.» این را رئیس سازمان بیمه سلامت میگوید و در ادامه تأکید میکند که دستگاه نظارتی دیوان محاسبات کشور و بازرسیهای کل در سازمانهای بیمهگر مستقر شدهاند و نسبت به هزینه کرد منابع سهم ارزی داروها نظارت میکنند.
او همچنین از حذف سقف ریالی نسخهنویسی الکترونیک به «ایران» خبر میدهد و میگوید: با توجه به اینکه قیمت داروها افزایش یافته بیماران برای بهرهمندی از مزایای طرح دارویار نیازی به تأیید دوباره نسخشان ندارند، همچنین سقف ریالی را حذف کردیم و داروخانهها محدودیتی در پذیرش نسخ ندارند.
طبق اعلام رئیس سازمان بیمه سلامت، سازمان برنامه و بودجه 2500 میلیارد تومان از محل اعتبار دارویار به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کرده است که تأمین اجتماعی بتواند هم بخشی از بدهیهای قبلیاش را تسویه کند و نیز سهم طرح دارویار مربوط به تیرماه را به داروخانهها بپردازد. همچنین سازمان بیمه سلامت علیالحساب هزار و 200 میلیارد تومان برای طرح دارویار دریافت کرده است.
بدهیهای قبلی بیمهها چه میشود؟
نایب رئیس انجمن داروسازان استان تهران با بیان اینکه قیمت داروهای تولید داخل با اصلاح سیاستهای ارزی دارو 2 تا 2.5 برابر افزایش پیدا کرده است، به «ایران» میگوید: سیستم تأمین دارو بواسطه عدم قیمتگذاری دارو گرفتار چالشهای اساسی بود. از طرفی دولت همه توانش را بکار بسته بود که پرداختی از جیب مردم بابت تأمین دارو تغییر نکند، در نهایت تصمیم دولت بر این شد که صنعت تولید دارو قیمت دارو را نزدیک به 3 برابر افزایش دهد و دولت هزینه گرانی را متقبل شود. 50 تا 60 درصد هزینه صنعت در تولید دارو بالا رفته است.
فاز هدفمندی یارانه دارو در حالی به مرحله اجرا درآمده است که دولت مابه التفاوت ریالی ارز ترجیحی و دولتی را به انتهای زنجیره تأمین دارو میدهد تا در نهایت بیمار در تهیه دارو دچار مشکلات مالی نشود. دکتر بهمن صبور با بیان اینکه قیمت 1400 قلم دارو برای بیماران هیچ تغییری نکرده است و در برخی داروها درصد پرداخت از جیب بیمار طبق فرمول محاسبه به گونهای است که 94، 96 و 97 درصدشان را بیمهها پوشش میدهند یعنی عملاً در برخی داروها سهم بیمار را صفر کردهاند و مابقی داروها نیز سهم پرداختی بیمار 30 درصد شده است.
با اجرای طرح دارویار ازاین پس داروخانهها دو نوع صورتحساب مختلف به بیمهها ارجاع میدهند. اولین صورتحساب مربوط به قیمت پایه داروها است. صورتحساب دوم نیز مربوط به اختلاف قیمت ریالی داروها است. در واقع بازیگر اصلی این طرح سازمان برنامه و بودجه است؛ به نوعی سازمان برنامه و بودجه نقش بیمه مکمل را بازی میکند و مابهالتفاوت قیمت دارو قبل از تیر 1401 و بعد از تیر 1400 را حساب میکند.
طبق گفته نایب رئیس انجمن داروسازان تهران؛ طرح دارویار چهار فاز دارد و در هر فازی یکسری عملیاتها اجرایی میشود. درباره داروهای بیماران مزمن نیز بیمهها فهرست دارویی این بیماران را به مرکز ارائه دارو میفرستند و اطلاعات بیماران با کد ملیشان در سامانه ثبت میشود. با توجه به اینکه نسخه بیمار در سامانه ثبت است امکان تجدید نسخه برای دو تا سه مرتبه وجود دارد البته بازه زمانی تجدید نسخ بیماران مزمن را رسماً به داروخانهها ابلاغ نشده برخیها مدت زمان اعتبار نسخهها را 3 ماه و برخی نیز یک ماه اعلام کردهاند. بنابراین فاز یک با بیمه کردن 1400 قلم دارو شروع شده است. در فاز دوم پوشش بیمهای 116 قلم داروی otc و در فاز سه نیز 366 قلم دارو تحت پوشش بیمه قرار میگیرند. هنوز فاز دو و سوم به داروخانهها ابلاغ نشده اما جزو فازبندیهای طرح دارویار هستند.
دکتر صبور در ادامه به نکته دیگری هم اشاره میکند و آن مربوط به نوع اقلام دارویی نسخ بیماران است به این معنا که بهدلیل هوشمندی سامانه، داروهای برند در نسخ بیماران حذف میشود و تنها داروهای برند ژنریک جزو طرح دارویار محاسبه می شوند. از طرفی مشکل بعدی مربوط به داروهایی است که قابلیت تجدید نسخهشان فراهم نیست یعنی ممکن است نسخه بیمار مزمن به شکلی باشد که برخی داروها بهطور خودکار از طریق سامانه تجدید شوند اما برخی از داروها هم برای استفاده بیمار از پوشش بیمهای نیاز به تأیید مجدد پزشک داشته باشند. از 1400 قلم دارو که در فاز اول تحت پوشش بیمه قرار گرفتهاند ممکن است 50 قلم قابلیت تجدید یک یا دو نوبت را داشته باشند البته تعداد اقلام و نوع داروهای مزمن به داروخانهها ابلاغ نشده است.
افزایش مالیات معضل تازه داروخانهها
تأمین منابع پایدار و ردیف بودجه برای طرح دارویار مهمترین دغدغه ارائهدهندگان خدمات دارویی است. نایب رئیس انجمن داروسازان تهران میگوید: گرچه رئیسجمهور و معاون اول، از طرح دارویار حمایت میکنند اما آنچه بین سازمان برنامه و بودجه و سازمانهای بیمهگر بهعنوان سند مطرح است در حد یک تفاهمنامه است و تفاهمنامه هم قانون نیست. بنابراین داروخانهداران نمیتوانند بگویند طبق بند و تبصره قانونی بیمهها مکلف هستند اعتبار سهم ارزی داروها را تأمین کنند. باید ردیف بودجه جداگانه بر طبق مصوبه مجلس در نظر گرفته شود، چرا که بزرگترین ترس ما این است که بیمهها از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و بدهی داروخانهها را واریز نکنند و 13 هزار داروخانه بخش خصوصی به تعطیلی کشانده شوند. همین الان سازمان تأمین اجتماعی معوقات سنگینی به داروخانهها و مراکز درمانی دارد و این نگرانی وجود دارد پول طرح دارویار را بلوکه کند و به داروخانهها بگوید که این پول ربطی به طرح ندارد. با توجه به اینکه تأمین اجتماعی 9 ماه است کسوراتش را تسویه نکرده درخواست ما از سازمان غذا و دارو این است که این قرارداد یک طرفه را بازنگری کنند و به یک قرارداد برد - برد تغییر دهند.
او با بیان اینکه داروخانهها بنگاه اقتصادی هستند، در ادامه از افزایش پلکانی مالیات دارو نیز گلایه میکند و میگوید: زمانی که قیمت دارو بالا میرود مالیات 14 درصدی دارو به شکل پلکانی حساب شده و دو برابر میشود. هر اندازه قیمت دارو افزایش پیدا کند سود دارو به نسبت سرمایهگذاری داروخانه کم میشود یعنی اگر سود دارویی 14 درصد باشد با دو برابر شدن قیمت سود دارو 8 تا 10 درصد میشود. در واقع قانون سازمان غذا و دارو این است که هر چه قیمت بالا برود سود پایین میآید برای همین سود داروهای خاص صفر است، دولت عدد سودشان را صفر در نظر گرفته است. وقتی دارو افزایش قیمت پیدا میکند سود دارو برای داروخانهها پایین میآید اما در عین حال با داروخانه ها مثل شرکتهای تجاری برخورد میشود در حالی که ترنور دارو به خاطر گرانی دارو بالا رفته است. درخواست ما از سازمان غذا و دارو این است که با اداره مالیات مکاتبه کنند تا مالیاتهای سنگین سراغ ما نیاید. فرض کنید داروخانهای ماهانه صد میلیون از بیمهها طلب دارد با توجه به گرانی دارو سهم پرداختی بیمه رقم بسیار بالایی خواهد بود بنابراین چنانچه بیمهها سر ماه پول داروخانهها را ندهند عدد و رقمهای پرداختی از توانشان خارج خواهد بود.
بــــرش
قیمت ١۶٠٠ کد ژنریک دارو
با اجرای طرح دارویار واقعی شد
مهدی پیرصالحی عضو هیأت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی در گفتوگو با «ایران» می گوید: همیشه وجود ارز دولتی معضلاتی برای صنعت به دنبال داشت و ارز ترجیحی براحتی تأمین نمیشد و رانت بهدنبال داشت و در اختیار برخی قرار میگرفت، تخصیص ارز دولتی به دارو مانع صادرات و موجب قاچاق معکوس میشد، با اقدامات صورت گرفته و برنامهریزی وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو طرح دارویار اجرایی شد که کار کارشناسی طولانی مدتی برای اجرای آن انجام شده بود و همه ذینفعان که در تدوین آن دخیل بودند، نظر کارشناسی دادند.
عضو هیأت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی با اشاره به واقعی شدن قیمت دارو در طرح «دارویار» بیان می کند: بیش از ٩ هزار و ۶٠٠ کد IRC که حدود یک هزار و ۶٠٠ کد ژنریک دارو را شامل میشود، در طرح دارویار اصلاح قیمت شدند، این طرح به نحوی بود که قیمت برای صنعت مناسب باشد و مردم افزایش پرداختی از جیب نداشته باشند.
پیر صالحی رفع کمبودهای دارویی بویژه داروهای تولید داخل را از مزایای طرح «دارویار» عنوان می کند: بخشی از کمبودهای دارویی ناشی از قیمت دارو بود زیرا قیمتها به صرفه نبود و تولید زیانده بود؛ برخی داروها تولید نمیشد و در این طرح قیمتها اصلاح شد و ما امیدوار هستیم که با اجرای این طرح و ترخیص مواد اولیه و جانبی با حداقل اسناد، اصلاح مالیات بر ارزش افزوده و اصلاح حقوق و تعرفه گمرکی که وزیر بهداشت وعده آن را دادند، در یک تا دو ماه آینده بسیاری مواد اولیه دارویی از گمرک ترخیص شود و داروهایی که تولید آنها زیانده بودند، تولید شوند و دیگر شاهد کمبود داروهای تولید داخل نباشیم.
عضو هیأت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی می گوید: وقتی قیمتها واقعی میشود، برای قاچاقچیان نمیارزد که دارو را قاچاق کنند و شرکتهای داروسازی میتوانند دارو را به طور رسمی صادر کنند و صادرات دارو افزایش پیدا کند.
طرح ملی دارویار از ٢٣ تیر آغاز شده است؛ این طرح به منظور اصلاح سیاستهای ارزی دارو اجرایی شده و هدف آن منطقی شدن قیمت دارو، رسیدن یارانه دارو به دست مصرف کننده اصلی و افزایش پیدا نکردن پرداختی از جیب مردم است.در این طرح ٣۶۶ قلم داروی ضروری یارانه سلامت میگیرند و ١١٩ قلم داروى بدون نسخه که پیش از این تحت پوشش بیمه نبودند،تحت پوشش بیمه قرار میگیرند.
بــــرش
دولت یک سال هزینه طرح را تحمل کند
همایون سامه یح نجفآبادی عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی در پاسخ به اینکه پاشنه آشیل موفقیت طرح دارویار را چگونه ارزیابی میکنید به «ایران» میگوید: وزارت بهداشت از سوی اعضای کمیسیون بهداشت مجلس درباره ارزان بودن قیمت دارو و فشار آن به صنعت دارو تحت فشار بود. صنعت دارو در خطر بود و در نهایت کمبود اقلام دارویی مشکل ساز می شد.
بنابراین دولت تصمیم گرفت با گرانی دارو در حدی که به بیمار فشار وارد نشود از صنعت حمایت کند. طبق برآوردها دولت برای اصلاح سیاستهای ارزی دارو به 115 تا 140 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز داشت اما آنچه در بودجه آمده است 80 هزار میلیارد تومان است. برای همین نیز وزارت بهداشت طرح دارویار را با تأخیر چند ماه انجام داد تا بتواند هر ماه 10 هزار میلیارد تومان از سازمان برنامه و بودجه اعتبار بگیرد.
او با بیان اینکه بودجه 80 هزار میلیارد تومانی کفاف پرداخت پوشش بیمهای این داروها را میدهد، عنوان میکند: چنانچه این اعتبار تأمین نشود پرداختی به داروخانهها دچار مشکل شده و در نهایت خط ارائه دارو آسیب میبیند. بنابراین اعتبار طرح باید در حساب مخصوصی نگهداری شود البته به بیمهها تکلیف شده است هزینه سهم ارزی دارو صرف اختلاف قیمت افزایش دارو شود.
از طرفی دولت باید بتواند یک سال طاقت بیاورد و هزینه طرح را تأمین کند بعد از یک سال مالیات مراکز تولید دارو میتواند بهعنوان منبع درآمدزا برای ادامه طرح دارویار باشد.
در پی دستور رئیس جمهور به وزیر امور خارجه برای پیگیری حقابه هیرمند صورت گرفت
تحویل حقابه سنجه تعهدات افغانستان
ایران به افغانستان درباره موضوع اختلافی حقابه هیرمند هشدار داد. یک روز پس از دستور سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور پیرامون پیگیری مسأله حقابه ایران در هیرمند، وزیر امور خارجه پنجشنبه گذشته با امیرخانمتقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان تلفنی گفتوگو کرد و نسبت به تأثیر منفی کم کاری افغانستان در پیگیری این موضوع بر سایر عرصههای همکاری میان دو کشور هشدار داد.
گروه سیاسی/ ایران به افغانستان درباره موضوع اختلافی حقابه هیرمند هشدار داد. یک روز پس از دستور سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور پیرامون پیگیری مسأله حقابه ایران در هیرمند، وزیر امور خارجه پنجشنبه گذشته با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان تلفنی گفتوگو کرد و نسبت به تأثیر منفی کم کاری افغانستان در پیگیری این موضوع بر سایر عرصههای همکاری میان دو کشور هشدار داد. رئیسی در جلسه اخیر هیأت دولت با تأکید بر لزوم پیگیری حقابه هیرمند یادآور شد که جمهوری اسلامی از حق خود در این زمینه کوتاه نمیآید. رئیس جمهور در پی این موضعگیری، وزرای امور خارجه و نیرو را مأمور پیگیری حقابه ایران از رود هیرمند کرد.
حقابه؛ سنجه روابط
وزیر امور خارجه نیز در پی اجرای این مأموریت در گفتوگوی تلفنی با امیرخان متقی تحویل حقابه ایران را شاخص مهمی برای سنجش تعهدات هیأت حاکمه سرپرستی افغانستان در عمل به تعهدات بینالمللی در قبال ایران دانست و با اشاره به مطالبه جدی مردم و نمایندگان سیستان و بلوچستان در مجلس از وزارت امور خارجه افزود: «اگر مسأله حقابه ایران از هیرمند با سرعت و جدیت حل و فصل نشود، در سایر حوزههای همکاری دو کشور آثار منفی خود را نشان خواهد داد.»
متعهد به حقابه ایرانیم
سرپرست وزارت خارجه افغانستان با استقبال از سفر هیأت وزارت نیروی ایران گفت: «ما نسبت به حقابه ایران متعهد هستیم. زمانی که آب موجود باشد، آن را به سوی ایران روان میکنیم.» سرچشمه رودخانه هیرمند به رشته کوههای هندوکش در کشور افغانستان باز میگردد که در انتها به تالاب هامون واقع در مرز سیاسی ایران و افغانستان ختم میشود. مرز سیاسی واقع در مسیر روخانه هیرمند سبب شده تا بهرهبرداری مسالمتآمیز از آب این رودخانه با هدف آبادانی دو سمت مرز سیاسی ایران و افغانستان در قالب قراردادی معروف به قرارداد 1351 مورد توجه قرارگیرد. بر پایه این قرارداد حقابه ایران از رودخانه هیرمند در سال نرمال آبی به طور متوسط 820 میلیون مترمکعب برای یک سال در نظر گرفته شده و این آب به تالاب هامون میریزد.
اصلیترین منبع تأمین حقابه هامون
از این رو رودخانه هیرمند اصلیترین منبع تأمین حقابه تالاب هامون به شمار میآید اما خشک شدن تدریجی این تالاب که از اوایل دهه 70 آغاز شده و در سالهای اخیر با شدت بیشتری پیش رفته، باعث بروز تغییرات منفی زیست بوم منطقه شده است.
مذاکره دولت سیزدهم با طالبان
با قدرت گرفتن جنبش طالبان، دولت سیزدهم مذاکراتی را بر سر آزادسازی سهم ایران از رود هیرمند در دستور کار خود قرار داده است. با وجود قول همکاری مقامات سیاسی افغانستان و کمیساریای طرف افغان در مورد پایبندی به معاهده ۱۳۵۱ هیرمند و تحویل حقابه ایران، در سال آبی جاری کمتر از میزان تعیین شده بر اساس حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی مندرج در معاهده وارد کشور شده است. بر همین مبنا هیأت مذاکره کننده کشورمان ضمن اعتراض به آمار و ارقام ارائه شده از سوی طرف افغانی درخصوص وضعیت سال آبی جاری و میزان حقابه کشورمان، خواستار بازدید و مشاهده از ایستگاه اندازهگیری بالادست سد کجکی بر اساس ساز و کار پیشبینی شده در معاهده جاری شده که با مخالفت طرف افغانی، تاکنون امکان دسترسی به اطلاعات و یا بررسی مشترک آن فراهم نشده است. در پی این تحولات بود که وزیر خارجه در گفتوگو با سرپرست وزارت خارجه افغانستان نسبت به عواقب منفی عدم همکاری طالبان پیرامون این موضوع هشدار داد.
حقابه؛ سنجه روابط
وزیر امور خارجه نیز در پی اجرای این مأموریت در گفتوگوی تلفنی با امیرخان متقی تحویل حقابه ایران را شاخص مهمی برای سنجش تعهدات هیأت حاکمه سرپرستی افغانستان در عمل به تعهدات بینالمللی در قبال ایران دانست و با اشاره به مطالبه جدی مردم و نمایندگان سیستان و بلوچستان در مجلس از وزارت امور خارجه افزود: «اگر مسأله حقابه ایران از هیرمند با سرعت و جدیت حل و فصل نشود، در سایر حوزههای همکاری دو کشور آثار منفی خود را نشان خواهد داد.»
متعهد به حقابه ایرانیم
سرپرست وزارت خارجه افغانستان با استقبال از سفر هیأت وزارت نیروی ایران گفت: «ما نسبت به حقابه ایران متعهد هستیم. زمانی که آب موجود باشد، آن را به سوی ایران روان میکنیم.» سرچشمه رودخانه هیرمند به رشته کوههای هندوکش در کشور افغانستان باز میگردد که در انتها به تالاب هامون واقع در مرز سیاسی ایران و افغانستان ختم میشود. مرز سیاسی واقع در مسیر روخانه هیرمند سبب شده تا بهرهبرداری مسالمتآمیز از آب این رودخانه با هدف آبادانی دو سمت مرز سیاسی ایران و افغانستان در قالب قراردادی معروف به قرارداد 1351 مورد توجه قرارگیرد. بر پایه این قرارداد حقابه ایران از رودخانه هیرمند در سال نرمال آبی به طور متوسط 820 میلیون مترمکعب برای یک سال در نظر گرفته شده و این آب به تالاب هامون میریزد.
اصلیترین منبع تأمین حقابه هامون
از این رو رودخانه هیرمند اصلیترین منبع تأمین حقابه تالاب هامون به شمار میآید اما خشک شدن تدریجی این تالاب که از اوایل دهه 70 آغاز شده و در سالهای اخیر با شدت بیشتری پیش رفته، باعث بروز تغییرات منفی زیست بوم منطقه شده است.
مذاکره دولت سیزدهم با طالبان
با قدرت گرفتن جنبش طالبان، دولت سیزدهم مذاکراتی را بر سر آزادسازی سهم ایران از رود هیرمند در دستور کار خود قرار داده است. با وجود قول همکاری مقامات سیاسی افغانستان و کمیساریای طرف افغان در مورد پایبندی به معاهده ۱۳۵۱ هیرمند و تحویل حقابه ایران، در سال آبی جاری کمتر از میزان تعیین شده بر اساس حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی مندرج در معاهده وارد کشور شده است. بر همین مبنا هیأت مذاکره کننده کشورمان ضمن اعتراض به آمار و ارقام ارائه شده از سوی طرف افغانی درخصوص وضعیت سال آبی جاری و میزان حقابه کشورمان، خواستار بازدید و مشاهده از ایستگاه اندازهگیری بالادست سد کجکی بر اساس ساز و کار پیشبینی شده در معاهده جاری شده که با مخالفت طرف افغانی، تاکنون امکان دسترسی به اطلاعات و یا بررسی مشترک آن فراهم نشده است. در پی این تحولات بود که وزیر خارجه در گفتوگو با سرپرست وزارت خارجه افغانستان نسبت به عواقب منفی عدم همکاری طالبان پیرامون این موضوع هشدار داد.
گزارش «ایران» از تحقق رؤیای دیرینه فعالان صنعت فرش
بعد از 8 سال قالیبافان بیمه شدند
علی پیرولی
خبرنگار
تغییر سیاست بیمه تأمین اجتماعی در سال 93 از سوی دولت روحانی به بهانه عدم تأمین اعتبار و کمبود منابع موجب شد تا بیمه قالیبافان و صنایع دستی در کشور حذف شود و این قشر در حوزه رفاهی و درمانی با چالش مواجه شوند. حالا با تصویب آییننامه معافیتهای بیمهشدگان تأمین اجتماعی در هفته گذشته از سوی هیأت وزیران، این قشر پس از هفت سال مجدداً از مزایای بیمه تأمین اجتماعی برخوردار شدند.
رنجهای قالیبافی
زنان یک به یک پشت هر دار قالی نشسته و در حال رج زدن هستند؛ بهصورت ماهرانه قلاب را چنان سریع و با مهارت بالا میچرخانند که چشم هر بینندهای را خیره میکنند بهطوریکه مجال دیدن دیگر حرکات دستشان را در کارشان نمیدهند. نخهای رنگی در دستانشان را تند و تند تغییر میدهند و گره زدنها و بریدنها صدایی از خود تولید میکنند که بیشتر شبیه آوای یک موسیقی دلنشین محلی است.
اینها گوشهای از فعالیت زنان قالیبافی است که همواره بزرگترین دغدغههایشان تأمین امنیت شغلی است و آیندهای که با بیمه تأمین اجتماعی گره خورده است.
بیمه و امنیت شغلی قالیبافان و بافندگان فرش دستباف در کنار کارگران ساختمانی شاید یکی از مهمترین چالشهای حوزه بیمه تأمین اجتماعی بوده است؛ نشانه آن را میتوان در تداوم قوانین سخت بیمهای که از سالهای گذشته مصوب شده و هنوز پابرجاست و کاهش میزان دستمزد آنها مشاهده کرد.
مطابق آمارهای موجود و تأیید مرکز ملی فرش به عنوان متولی فرش ایران، نزدیک به یک میلیون بافنده فرش در کشور وجود دارد که از این تعداد حدود ۲۲۰ هزار نفر تحت پوشش بیمه هستند.
با توجه به تغییر سیاست بیمه تأمین اجتماعی از سوی سازمان تأمین اجتماعی در دولت گذشته، به بهانه عدم تأمین اعتبار و کمبود منابع، بیمه قالیبافان در کشور از سال 93 حذف شد. بهطوری که از آن تاریخ تاکنون سهمیه بیمه تأمین اجتماعی برای بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی وجود نداشت و تنها سهمیه موجود پرداخت حق بیمه آزاد به صندوق تأمین اجتماعی یا عضویت در صندوق بیمه روستاییان و عشایر بود که آن هم مستلزم سکونت در روستاها یا شهرهای کوچک کمتر از ۲۰ هزار نفر جمعیت بود.
حالا دولت سیزدهم در لایحه بودجه ۱۴۰۱ بر معافیت کامل بیمهای بیمهشدگان بدون کارفرما در سازمان تأمین اجتماعی از جمله مشمولان قانون بیمههای اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی شناسهدار تأکید کرده و آییننامه آن را هفته گذشته در هیأت وزیران برای اجرایی شدن به تصویب رساند.
به نظر میرسد که آرزوی دیرینه شاغلان این صنف در کنار دیگر شاغلان صنایع دستی امسال محقق میشود.
از روایت تاریخگونه بیمه قالیبافان و بافندگان فرش دستباف طی سالهای گذشته تاکنون، چرایی نگرانی و دغدغههای آنها را بخوبی میتوان متوجه شد.
پرده اول؛ آغاز روند نافرجام بیمهای قالیبافان
قصه بیمه قالیبافان و بافندگان فرش دستباف از سال 88 شروع شد، براساس مصوبهای قانونی اعلام شد بافندگان کشور میتوانند از بیمه قالیبافان بهرهمند شوند؛ اما برخورداری از این بیمه، مشروط بر این بود که قالیبافان از سازمان فنی و حرفهای گواهی مهارت بگیرند و ادارات صنعت و معدن که متولی فرش در سطح کشور هستند، این افراد را تأیید کنند.
پس از طی این مراحل، سازمان تأمین اجتماعی مکلف بود تا از افراد تأیید شده 7 درصد حق بیمه بگیرد و 23 درصد دیگر را نیز دولت یارانه به تأمین اجتماعی بدهد.
همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه بنا به گفته عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه سراسری تولیدکنندگان فرش دستباف، تا سال 1392 حدود 470 هزار نفر در سطح کشور بیمه شدند که بیشتر آنها نیز خانم بودند.
اما سال 93، سال توقف روند بیمهای این قشر بود. در این سال سازمان تأمین اجتماعی با دو دلیل اقدام به حذف بیمه عدهای از بافندگان کرد. یکی از دلایل سازمان تأمین اجتماعی این بود که مدعی شد برخی از افرادی که بیمه بافندگی شدهاند، قالیباف نبوده و از این بیمه استفاده کردهاند. از این رو این سازمان طرح پایش را اجرا کرد.
دلیل دوم سازمان تأمین اجتماعی برای حذف بیمه قالیبافان نیز این بود که این سازمان بر این باور بود که دولت سهم مالی خود را پرداخت نکرده و بودجهای که برای این کار در نظر گرفته؛ کم بوده است، بنابراین به عناوین مختلف شروع به حذف بافندگان کرد.
در کنار این موضوع، اغلب بافندگان نیز به دلیل ناتوانی مالی به علت کاهش میزان دستمزد کمتر از نرخ تورم، توان پرداخت حق بیمه را نداشتند و همین امر موجب لغو بیمهای آنها از سوی سازمان تأمین اجتماعی در آن زمان شد. از طرفی بیشتر بافندگان به دلیل کمسوادی و سن بالا که اغلب زنان سرپرست خانوار بودند نیز نتوانستند گواهی مهارت فنی و حرفهای را دریافت کنند و حائز شرایط بیمه تأمین اجتماعی نشدند.
پرده دوم؛ تعیین دستورالعمل معافیت بیمهای توسط دولت سیزدهم
این مشکلات باقی ماند تا اینکه دولت سیزدهم روی کار آمد؛ دولت نیز برای افزایش ایجاد اشتغال و توسعه مشاغل خانگی اقدام به حمایت از این رستههای شغلی کرد. در این راستا دولت برای توسعه اینگونه مشاغل امنیت شغلی آنها را هدفگذاری کرد و طرح معافیت بیمهای را برای شاغلان صنایع دستی، قالیبافان و بافندگان فرش در لایحه بودجه سال 1401 مد نظر گرفت. در این قانون معافیت کامل بیمهای بیمهشدگان بدون کارفرما تأکید شده، اما به ارزیابی آزمون وسع توسط وزارت کار و قرار گرفتن در چهار دهک اول درآمدی منوط شده است؛ یعنی چنانچه یک بافنده یا صنعتگر در چهار دهک اول درآمدی باشد، مشمول معافیت کامل بیمهای میشود و اگر در دهک پنجم تا هفتم درآمدی قرار گیرد به ازای هر دهک 3 درصد از معافیت بیمهای موجود کسر میشود و در صورتی که جزو دهکهای هشتم و بالاتر باشد مشمول معافیت بیمه نخواهد بود و باید به صورت خویشفرما حداقل ۲۷ درصد دستمزد ماهانه خود را پرداخت کند تا بیمه شود.
پرده سوم؛ دغدغههای قالیبافان
همانطور که در پرده اول این گزارش گفته شد، برخی مشکلات و قوانین بوروکراسی از گذشته همچنان پابرجا ماندهاند که به گفته کارشناسان اقتصادی، اگر دولت این نوع دغدغههای قالیبافان و بافندگان فرش را رفع کند، قطعاً در آینده شاهد شکوفایی این صنعت خواهیم بود.
خبرنگار
تغییر سیاست بیمه تأمین اجتماعی در سال 93 از سوی دولت روحانی به بهانه عدم تأمین اعتبار و کمبود منابع موجب شد تا بیمه قالیبافان و صنایع دستی در کشور حذف شود و این قشر در حوزه رفاهی و درمانی با چالش مواجه شوند. حالا با تصویب آییننامه معافیتهای بیمهشدگان تأمین اجتماعی در هفته گذشته از سوی هیأت وزیران، این قشر پس از هفت سال مجدداً از مزایای بیمه تأمین اجتماعی برخوردار شدند.
رنجهای قالیبافی
زنان یک به یک پشت هر دار قالی نشسته و در حال رج زدن هستند؛ بهصورت ماهرانه قلاب را چنان سریع و با مهارت بالا میچرخانند که چشم هر بینندهای را خیره میکنند بهطوریکه مجال دیدن دیگر حرکات دستشان را در کارشان نمیدهند. نخهای رنگی در دستانشان را تند و تند تغییر میدهند و گره زدنها و بریدنها صدایی از خود تولید میکنند که بیشتر شبیه آوای یک موسیقی دلنشین محلی است.
اینها گوشهای از فعالیت زنان قالیبافی است که همواره بزرگترین دغدغههایشان تأمین امنیت شغلی است و آیندهای که با بیمه تأمین اجتماعی گره خورده است.
بیمه و امنیت شغلی قالیبافان و بافندگان فرش دستباف در کنار کارگران ساختمانی شاید یکی از مهمترین چالشهای حوزه بیمه تأمین اجتماعی بوده است؛ نشانه آن را میتوان در تداوم قوانین سخت بیمهای که از سالهای گذشته مصوب شده و هنوز پابرجاست و کاهش میزان دستمزد آنها مشاهده کرد.
مطابق آمارهای موجود و تأیید مرکز ملی فرش به عنوان متولی فرش ایران، نزدیک به یک میلیون بافنده فرش در کشور وجود دارد که از این تعداد حدود ۲۲۰ هزار نفر تحت پوشش بیمه هستند.
با توجه به تغییر سیاست بیمه تأمین اجتماعی از سوی سازمان تأمین اجتماعی در دولت گذشته، به بهانه عدم تأمین اعتبار و کمبود منابع، بیمه قالیبافان در کشور از سال 93 حذف شد. بهطوری که از آن تاریخ تاکنون سهمیه بیمه تأمین اجتماعی برای بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی وجود نداشت و تنها سهمیه موجود پرداخت حق بیمه آزاد به صندوق تأمین اجتماعی یا عضویت در صندوق بیمه روستاییان و عشایر بود که آن هم مستلزم سکونت در روستاها یا شهرهای کوچک کمتر از ۲۰ هزار نفر جمعیت بود.
حالا دولت سیزدهم در لایحه بودجه ۱۴۰۱ بر معافیت کامل بیمهای بیمهشدگان بدون کارفرما در سازمان تأمین اجتماعی از جمله مشمولان قانون بیمههای اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی شناسهدار تأکید کرده و آییننامه آن را هفته گذشته در هیأت وزیران برای اجرایی شدن به تصویب رساند.
به نظر میرسد که آرزوی دیرینه شاغلان این صنف در کنار دیگر شاغلان صنایع دستی امسال محقق میشود.
از روایت تاریخگونه بیمه قالیبافان و بافندگان فرش دستباف طی سالهای گذشته تاکنون، چرایی نگرانی و دغدغههای آنها را بخوبی میتوان متوجه شد.
پرده اول؛ آغاز روند نافرجام بیمهای قالیبافان
قصه بیمه قالیبافان و بافندگان فرش دستباف از سال 88 شروع شد، براساس مصوبهای قانونی اعلام شد بافندگان کشور میتوانند از بیمه قالیبافان بهرهمند شوند؛ اما برخورداری از این بیمه، مشروط بر این بود که قالیبافان از سازمان فنی و حرفهای گواهی مهارت بگیرند و ادارات صنعت و معدن که متولی فرش در سطح کشور هستند، این افراد را تأیید کنند.
پس از طی این مراحل، سازمان تأمین اجتماعی مکلف بود تا از افراد تأیید شده 7 درصد حق بیمه بگیرد و 23 درصد دیگر را نیز دولت یارانه به تأمین اجتماعی بدهد.
همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه بنا به گفته عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه سراسری تولیدکنندگان فرش دستباف، تا سال 1392 حدود 470 هزار نفر در سطح کشور بیمه شدند که بیشتر آنها نیز خانم بودند.
اما سال 93، سال توقف روند بیمهای این قشر بود. در این سال سازمان تأمین اجتماعی با دو دلیل اقدام به حذف بیمه عدهای از بافندگان کرد. یکی از دلایل سازمان تأمین اجتماعی این بود که مدعی شد برخی از افرادی که بیمه بافندگی شدهاند، قالیباف نبوده و از این بیمه استفاده کردهاند. از این رو این سازمان طرح پایش را اجرا کرد.
دلیل دوم سازمان تأمین اجتماعی برای حذف بیمه قالیبافان نیز این بود که این سازمان بر این باور بود که دولت سهم مالی خود را پرداخت نکرده و بودجهای که برای این کار در نظر گرفته؛ کم بوده است، بنابراین به عناوین مختلف شروع به حذف بافندگان کرد.
در کنار این موضوع، اغلب بافندگان نیز به دلیل ناتوانی مالی به علت کاهش میزان دستمزد کمتر از نرخ تورم، توان پرداخت حق بیمه را نداشتند و همین امر موجب لغو بیمهای آنها از سوی سازمان تأمین اجتماعی در آن زمان شد. از طرفی بیشتر بافندگان به دلیل کمسوادی و سن بالا که اغلب زنان سرپرست خانوار بودند نیز نتوانستند گواهی مهارت فنی و حرفهای را دریافت کنند و حائز شرایط بیمه تأمین اجتماعی نشدند.
پرده دوم؛ تعیین دستورالعمل معافیت بیمهای توسط دولت سیزدهم
این مشکلات باقی ماند تا اینکه دولت سیزدهم روی کار آمد؛ دولت نیز برای افزایش ایجاد اشتغال و توسعه مشاغل خانگی اقدام به حمایت از این رستههای شغلی کرد. در این راستا دولت برای توسعه اینگونه مشاغل امنیت شغلی آنها را هدفگذاری کرد و طرح معافیت بیمهای را برای شاغلان صنایع دستی، قالیبافان و بافندگان فرش در لایحه بودجه سال 1401 مد نظر گرفت. در این قانون معافیت کامل بیمهای بیمهشدگان بدون کارفرما تأکید شده، اما به ارزیابی آزمون وسع توسط وزارت کار و قرار گرفتن در چهار دهک اول درآمدی منوط شده است؛ یعنی چنانچه یک بافنده یا صنعتگر در چهار دهک اول درآمدی باشد، مشمول معافیت کامل بیمهای میشود و اگر در دهک پنجم تا هفتم درآمدی قرار گیرد به ازای هر دهک 3 درصد از معافیت بیمهای موجود کسر میشود و در صورتی که جزو دهکهای هشتم و بالاتر باشد مشمول معافیت بیمه نخواهد بود و باید به صورت خویشفرما حداقل ۲۷ درصد دستمزد ماهانه خود را پرداخت کند تا بیمه شود.
پرده سوم؛ دغدغههای قالیبافان
همانطور که در پرده اول این گزارش گفته شد، برخی مشکلات و قوانین بوروکراسی از گذشته همچنان پابرجا ماندهاند که به گفته کارشناسان اقتصادی، اگر دولت این نوع دغدغههای قالیبافان و بافندگان فرش را رفع کند، قطعاً در آینده شاهد شکوفایی این صنعت خواهیم بود.
گزارش «ایران» از پیامدهای مثبت اصلاح ارز ترجیحی بر تولید روغن
کاهش 25 درصدی قیمت روغن در بازار
گروه اقتصادی / پس از اصلاح ارز ترجیحی آن طور که کارشناسان نیز پیشبینی کرده بودند، میزان مصرف روغن در کشور با کاهش محسوسی روبهرو شده است، به طوری که انتظار میرود مصرف سالانه این محصول به همان یک میلیون و 500 هزار تن قبل از تخصیص ارز 4200 تومانی به واردات این محصول برسد.
این در حالی است که طی سال گذشته بیش از 2 میلیون و 200 هزار تن از این محصول به کشورمان وارد شد و بخش عظیمی از آن به صورت قاچاق روانه دیگر کشورها از جمله افغانستان و پاکستان شد.
با این حال هم اکنون مصرف ماهانه روغن با کاهش 60 هزار تنی از 180 هزار تن به 120 هزار تن رسیده، از طرف دیگر واردات این محصول در چهار ماهه نخست سال جاری افزایش یافته است.
همین امر سبب شده شرکتها و کارخانجات تولیدکننده روغن خام در کشور برای به فروش رسیدن محصولشان و افزایش بازارهای خود به ارائه تخفیفهای گستردهای روی آورند. از طرف دیگر انجمن صنفی روغن نباتی در اطلاعیهای اعلام کرد، آمادگی آن را دارد که قیمت این محصول را دوباره کاهش دهد.
کاهش ۱۰ تا ۲۵ درصدی قیمت انواع روغن خوراکی
مهدی برادران، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با اشاره به دستور وزیر صمت برای کاهش قیمت انواع روغن نباتی گفت: این دستورالعمل ابلاغ شده و از هشتم مرداد برای تمام کارخانجات روغن کشور لازمالاجرا است. وی هدف از این کار را حمایت از مصرفکنندگان اعلام کرد و گفت: همه کارخانجات ملزم به کاهش قیمت هستند و با واحدهایی که از این دستورالعمل پیروی نکنند، برخورد خواهد شد. معاون وزیر صمت درباره روغنهای فعلی موجود در بازار با قیمت قدیم نیز گفت: قرار است برای این روغنها نیز تخفیفهایی در نظر گرفته شود. برادران عنوان کرد: این کاهش قیمت به دنبال برنامه دولت برای کاهش تعرفه واردات مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات روغن اعمال میشود.
معاون وزیر صمت از پیگیری جدی برای آزادسازی صادرات روغن هم خبر داد و گفت: با حذف ارز ترجیحی نگرانی بابت صادرات روغنی که مواد اولیه آن یارانهای بود، نیست.
روند کاهشی قیمت روغن ادامه دارد
«قاسمعلی حسنی» نیز در خصوص وضعیت بازار روغن خوراکی گفت: پیش از این قیمت هر حلب روغن نباتی ۱۶ کیلوگرمی یک میلیون و ۸۰ هزار تومان برای مصرفکنندگان بود که اکنون در بازار ۹۶۰ هزار تومان شده است. دبیرکل اتحادیه بنکداران مواد غذایی تصریح کرد: این کاهش قیمت در پی کاهش حدود ۳۰ درصدی قیمت جهانی روغن خام به دلیل تفاهم بر سر عرضه غلات از بنادر اوکراین است. وی اضافه کرد: از سوی دیگر این کاهش قیمتها در پی واردات انبوه این کالا در داخل کشور و رقابت واردکنندگان برای فروش بیشتر، به منظور واردات مواد اولیه روغن با قیمت کمتر صورت گرفته است. حسنی گفت: این کاهش قیمت در سایر محصولات روغن ۱۰ درصد اعمال شده است و به نظر میرسد این روند کاهشی در قیمت روغن ادامه داشته باشد. وی درباره تخفیفات ۱۰ تا ۱۵ درصدی روغن توسط برخی شرکتها افزود: برخی شرکتها برای فروش بیشتر و دریافت پول نقد از مشتری جهت واردات روغن خام ۳۰ درصد کمتر از نرخ گذشته اقدام به عرضه کالا با تخفیفات کردهاند که این اقدامشان در واقع رقابت بین واردکنندگان است که به نفع مصرفکنندگان نیز خواهد بود.
آمادگی انجمن روغن برای کاهش بیشتر قیمت روغن
انجمن صنفی صنایع روغن نباتی ایران طی اطلاعیهای ضمن اعلام استقبال صنعت روغن نباتی از هرگونه تعدیل منطقی قیمت که منجر به بزرگ شدن سفره همه هموطنان عزیزمان شود، اعلام کرد به منظور حفظ تعادل و جلوگیری از تنش در بازار روغن نباتی لازم است اقداماتی صورت گیرد.
به طوری که ابتدا کالاهای فروش رفته در فروشگاههای سراسر کشور با قیمتهای مصرف کننده مصوب قبلی، قیمتهای کالاهای ساخته شده موجود در انبارهای شرکتهای پخش، عمده فروشیها و کارخانههای تولیدی، موجودی روغن خام کارخانههای تولیدی با قیمتهای قبلی اعم از وارداتی و خریدهای داخلی تعیین تکلیف شود.
سپس قیمتهای پایه ارزی روغن خام وارداتی توسط وزارت جهاد کشاورزی منطقی، حقوق ورودی انواع روغن خام تعیین تکلیف شود و علاوه بر بخش خصوصی، شرکت بازرگانی دولتی ایران به میزان نرخ دستوری دولت قیمت روغن خام خود را کاهش دهد.
این در حالی است که طی سال گذشته بیش از 2 میلیون و 200 هزار تن از این محصول به کشورمان وارد شد و بخش عظیمی از آن به صورت قاچاق روانه دیگر کشورها از جمله افغانستان و پاکستان شد.
با این حال هم اکنون مصرف ماهانه روغن با کاهش 60 هزار تنی از 180 هزار تن به 120 هزار تن رسیده، از طرف دیگر واردات این محصول در چهار ماهه نخست سال جاری افزایش یافته است.
همین امر سبب شده شرکتها و کارخانجات تولیدکننده روغن خام در کشور برای به فروش رسیدن محصولشان و افزایش بازارهای خود به ارائه تخفیفهای گستردهای روی آورند. از طرف دیگر انجمن صنفی روغن نباتی در اطلاعیهای اعلام کرد، آمادگی آن را دارد که قیمت این محصول را دوباره کاهش دهد.
کاهش ۱۰ تا ۲۵ درصدی قیمت انواع روغن خوراکی
مهدی برادران، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با اشاره به دستور وزیر صمت برای کاهش قیمت انواع روغن نباتی گفت: این دستورالعمل ابلاغ شده و از هشتم مرداد برای تمام کارخانجات روغن کشور لازمالاجرا است. وی هدف از این کار را حمایت از مصرفکنندگان اعلام کرد و گفت: همه کارخانجات ملزم به کاهش قیمت هستند و با واحدهایی که از این دستورالعمل پیروی نکنند، برخورد خواهد شد. معاون وزیر صمت درباره روغنهای فعلی موجود در بازار با قیمت قدیم نیز گفت: قرار است برای این روغنها نیز تخفیفهایی در نظر گرفته شود. برادران عنوان کرد: این کاهش قیمت به دنبال برنامه دولت برای کاهش تعرفه واردات مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات روغن اعمال میشود.
معاون وزیر صمت از پیگیری جدی برای آزادسازی صادرات روغن هم خبر داد و گفت: با حذف ارز ترجیحی نگرانی بابت صادرات روغنی که مواد اولیه آن یارانهای بود، نیست.
روند کاهشی قیمت روغن ادامه دارد
«قاسمعلی حسنی» نیز در خصوص وضعیت بازار روغن خوراکی گفت: پیش از این قیمت هر حلب روغن نباتی ۱۶ کیلوگرمی یک میلیون و ۸۰ هزار تومان برای مصرفکنندگان بود که اکنون در بازار ۹۶۰ هزار تومان شده است. دبیرکل اتحادیه بنکداران مواد غذایی تصریح کرد: این کاهش قیمت در پی کاهش حدود ۳۰ درصدی قیمت جهانی روغن خام به دلیل تفاهم بر سر عرضه غلات از بنادر اوکراین است. وی اضافه کرد: از سوی دیگر این کاهش قیمتها در پی واردات انبوه این کالا در داخل کشور و رقابت واردکنندگان برای فروش بیشتر، به منظور واردات مواد اولیه روغن با قیمت کمتر صورت گرفته است. حسنی گفت: این کاهش قیمت در سایر محصولات روغن ۱۰ درصد اعمال شده است و به نظر میرسد این روند کاهشی در قیمت روغن ادامه داشته باشد. وی درباره تخفیفات ۱۰ تا ۱۵ درصدی روغن توسط برخی شرکتها افزود: برخی شرکتها برای فروش بیشتر و دریافت پول نقد از مشتری جهت واردات روغن خام ۳۰ درصد کمتر از نرخ گذشته اقدام به عرضه کالا با تخفیفات کردهاند که این اقدامشان در واقع رقابت بین واردکنندگان است که به نفع مصرفکنندگان نیز خواهد بود.
آمادگی انجمن روغن برای کاهش بیشتر قیمت روغن
انجمن صنفی صنایع روغن نباتی ایران طی اطلاعیهای ضمن اعلام استقبال صنعت روغن نباتی از هرگونه تعدیل منطقی قیمت که منجر به بزرگ شدن سفره همه هموطنان عزیزمان شود، اعلام کرد به منظور حفظ تعادل و جلوگیری از تنش در بازار روغن نباتی لازم است اقداماتی صورت گیرد.
به طوری که ابتدا کالاهای فروش رفته در فروشگاههای سراسر کشور با قیمتهای مصرف کننده مصوب قبلی، قیمتهای کالاهای ساخته شده موجود در انبارهای شرکتهای پخش، عمده فروشیها و کارخانههای تولیدی، موجودی روغن خام کارخانههای تولیدی با قیمتهای قبلی اعم از وارداتی و خریدهای داخلی تعیین تکلیف شود.
سپس قیمتهای پایه ارزی روغن خام وارداتی توسط وزارت جهاد کشاورزی منطقی، حقوق ورودی انواع روغن خام تعیین تکلیف شود و علاوه بر بخش خصوصی، شرکت بازرگانی دولتی ایران به میزان نرخ دستوری دولت قیمت روغن خام خود را کاهش دهد.
تسریع در اجرای سند 25 ساله
روز گذشته رؤسای جمهور ایران و چین در گفتوگوی تلفنی یک ساعته، تحولات عمده بینالمللی و منطقهای را مورد بررسی قرار داده و بر تقویت هر چه بیشتر همکاریهای دوجانبه تأکید کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در گفت وگوی تلفنی با «شی جین پینگ» رئیس جمهور خلق چین، دخالت امریکا در امور داخلی کشورها را در ادامه سیاست مخرب یکجانبهگرایی این کشور دانست که اکنون به تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی تبدیل شده است. رئیس جمهوری اسلامی ایران، احترام به حاکمیت ملی و حفظ تمامیت ارضی کشورها را از اصول بنیادین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد و در این چهارچوب حمایت از سیاست چین واحد را سیاست قطعی و اصولی جمهوری اسلامی ایران دانست. رئیسی ضمن تأکید بر عزم کشورمان برای توسعه همهجانبه روابط با چین فارغ از تحولات بینالمللی، همکاری مستقلانه و مبتنی بر منافع ملی کشورهای دارای حاکمیت را الگوی صحیح حکمرانی در سطح منطقهای و بینالمللی برشمرد و ضمن تأکید بر لزوم غلبه عدالت و انصاف در نظم نوظهور بینالمللی، هرگونه تلاش امریکا برای تکرار الگوی جنگ سرد در جهان را نشانه ضعف و افول آن قلمداد کرد. رئیس جمهور در واکنش به تحسین سیاست توسعه روابط و همکاریهای ایران با همسایگان و دستاوردهای آن از سوی رئیس جمهور چین، تأکید کرد: این رویکرد جمهوری اسلامی ایران بسترهای لازم برای امنیت و توسعه جمعی در غرب آسیا را فراهم آورده است و میتواند الگویی برای تقویت اعتماد سیاسی و توسعه اقتصادی منطقه باشد. آیتالله رئیسی در این چهارچوب بر اهتمام کشورمان به تأمین امنیت دریانوردی و انتقال انرژی تأکید کرد. وی همچنین در ادامه با مرور مذاکرات رفع تحریم، بر ضرورت تصمیمگیری سیاسی طرف امریکایی به عنوان ناقض توافق و لزوم اقدام مقتضی این کشور برای لغو تحریمهای غیرقانونی علیه ایران و طرفهای ثالث تأکید کرد.رئیسی از بسط همکاریهای چندجانبه اقتصادی در بستر ترتیبات منطقهای و فرامنطقهای چون سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس استقبال کرد. آیتالله رئیسی و شی جین پینگ همچنین با طرح ابتکارهای توسعه همکاریها و ابراز خرسندی از روند توسعه روابط و جهش در مبادلات تجاری دو کشور در یک سال گذشته، درباره راهکارهای توسعه و تسریع در روند اجرایی شدن برنامه همکاری جامع ۲۵ ساله توافق کردند.
چین مخالف سیاست فشار است
«شی جین پینگ» رئیس جمهور خلق چین نیز در دومین گفتوگوی سران دو کشور در دولت سیزدهم، از همکاری ایران و چین در عرصه بینالمللی و حمایت متقابل دو کشور از مواضع یکدیگر در عرصههای منطقهای و بینالمللی قدردانی کرد.
شی جین پینگ ضمن اشاره به اهمیت حفظ ثبات منطقه و نقش سازنده جمهوری اسلامی ایران در این راستا، تأکید کرد که چین مخالف سیاست فشار و یکجانبهگرایی است.
رئیس جمهور چین با تأکید بر اهمیت استراتژیک روابط چین و ایران و نیز اهتمام کشورش بر تقویت و توسعه همکاریهای کلیدی و راهبردی و امنیتی دو کشور بویژه در حوزه تجاری، اقتصادی، زیرساختی و انرژی اظهار کرد: اجرایی شدن سند جامع همکاریهای ۲۵ ساله دو کشور گامی بزرگ در این راستا است و برهمین مبنا دستورات لازم برای توسعه روابط همهجانبه استراتژیک با ایران را از جمله در عرصه اقتصادی صادر میکنم.
چین مخالف سیاست فشار است
«شی جین پینگ» رئیس جمهور خلق چین نیز در دومین گفتوگوی سران دو کشور در دولت سیزدهم، از همکاری ایران و چین در عرصه بینالمللی و حمایت متقابل دو کشور از مواضع یکدیگر در عرصههای منطقهای و بینالمللی قدردانی کرد.
شی جین پینگ ضمن اشاره به اهمیت حفظ ثبات منطقه و نقش سازنده جمهوری اسلامی ایران در این راستا، تأکید کرد که چین مخالف سیاست فشار و یکجانبهگرایی است.
رئیس جمهور چین با تأکید بر اهمیت استراتژیک روابط چین و ایران و نیز اهتمام کشورش بر تقویت و توسعه همکاریهای کلیدی و راهبردی و امنیتی دو کشور بویژه در حوزه تجاری، اقتصادی، زیرساختی و انرژی اظهار کرد: اجرایی شدن سند جامع همکاریهای ۲۵ ساله دو کشور گامی بزرگ در این راستا است و برهمین مبنا دستورات لازم برای توسعه روابط همهجانبه استراتژیک با ایران را از جمله در عرصه اقتصادی صادر میکنم.
مصطفی زمانی در گفتوگو با «ایران»:
ازنمایشگری در فضای مجازی پرهیزدارم
نرگس عاشوری/ مهمترین ویژگی کارنامه کاری مصطفی زمانی کمکار و گزیدهکار بودن است؛ بازیگری که به نظر میرسد ذوقزدگی برای دیده شدن ندارد و دور بودن از مصاحبه و پرهیز از نمایشگری در رسانهها نشانههای همین روحیه خاص او است. زمانی این روزها دو فیلم «بدون قرار قبلی» بهروز شعیبی و «روز ششم» حجت قاسمزاده اصل را روی پرده سینما دارد. به همین بهانه در گفتوگویی با «ایران» از پرهیز از دیده شدن و تداوم دوری از حاشیهها و معیارهایش برای انتخاب نقش و حضور در این دو فیلم گفته است.
بازیگری جستوجوگر و تجربهگرا هستید. اصراری برای بازی در نقشهای مثبت ندارید و نقشهای منفی از جمله «سارا و آیدا» و بازی درخشان مقابل لیلا حاتمی در «نهنگ آبی» را تجربه کردید. گاهی از پروژههای مستقل و گاهی هم از پروژههای گران مثل «ملکه» که مورد توجه نهادهاست، سردرآوردید. مؤلفه ترغیبکننده برای پذیرش یک نقش برای مصطفی زمانی چیست؟
در درجه اول فیلمنامه؛ فیلمنامهای که قصه شسته و رفته داشته باشد و برای مخاطب قابل فهم و درک باشد. بعداز آن، به نقش و البته دیالوگها نگاه میکنم. نقشهایی را که دیالوگهای محاورهای دارند عموماً قبول نمیکنم. کلمه و دیالوگ برایم مهم است. کلامی که از دهان مخاطب بیرون میآید هم بار عاطفی و حسی گوینده را میرساند و هم ملاکی برای سنجش میزان عقل و فهم اوست. در فیلمها و سریالهای ما اغلب دیالوگها مال شخصیت نیست و بیشتر برای آن است که گره و ابهامی از قصه برطرف کند و به نوعی توضیح قصه است تا شخصیت.
از سلوک شما در این حرفه به نظر میرسد ذوقزدگی برای دیده شدن ندارید. اهل حاشیه نیستید و کمتر مصاحبه میکنید. پرهیز از نمایشگری در رسانهها باعث نمیشود که حتی بازی خوبتان کمتر دیده شود؟
قطعاً همین طور است. بخصوص که بیش از 6 سال است فعالیت در شبکههای اجتماعی را هم به طور کامل قطع کردهام. به هر حال باید تصمیم بگیرید که میخواهید اعتماد به نفستان را از خودتان بگیرید یا از هورا و فحش مردم. قاعدتاً این پرهیز به تعبیر شما از نمایشگری، تبعاتی هم دارد و حتی بر پیشنهاد کاریتان تأثیر میگذارد، چرا که فضای تبلیغاتی که برای سلبریتیها میسازد را از دست میدهید اما در عین حال خیلی از مشکلاتی که برای این جامعه (سلبریتیها) پیش میآید را هم ندارم، مثل دخالتهای عجیب و غریبی که باید در حوزههای مختلف داشته باشم. من بنا بر موقعیت شغلیام میتوانم مشهور باشم ولی این دلیل نمیشود که سواد اظهارنظر در زمینههای مختلف را داشته باشم. وقتی شما صاحب یک شبکه اجتماعی هستید و چند نفری آن را دنبال میکنند این توقع به وجود میآید که درباره هر اتفاقی موضع بگیرید و نظر بدهید که خب طبیعتاً شما در هر حوزهای صاحبنظر نیستید و نظرتان کارشناسی نیست. اگر بخواهید نظر کارشناسی بدهید هم باید درباره آن اطلاعات کسب کنید و این اتفاق تمرکزتان را از بازیگری میگیرد. هر چقدر کمتر در جریان روزمرگی باشید بیشتر از فضای این حرفه لذت میبرید.
احمد در مونولوگی در «روز ششم» میگوید «کار سخت یک مرد اینه که بدونه جای درستی وایستاده یا نه». حال با این رویکرد به نظر خودتان مصطفی زمانی جای درستی ایستاده است؟
نمیتوانم بگویم جای درستی ایستادهام یا نه. متأسفانه یا خوشبختانه طوری زندگی کردم که اعتماد به نفسام را از اعمال خودم بگیرم اما شغل من نیازمند تأیید مردم است. باید ببینم و بدانم مردم چه میگویند. تا قبل از انتخاب نقش اصلاً برایم مهم نیست که دیگران چه فکری میکنند. مسلماً برای من که شخصیتی مثل یوسف پیامبر را در کارنامه کاریام دارم تصمیمگیری برای حضور در «نهنگ آبی» کار سختی است. در نهایت این رویه من است که تا قبل از انتخاب نقش کاری به کسی ندارم. نه مردم، نه کارشناس و نه هیچ کس دیگر اما وقتی کار بیرون میآید نگاهم به مردم است اگر خوششان آمده بود دلم قرص میشود که نقش را درست اجرا کردم اگر خوششان نیامده بود پس لابد من اشتباه کردم، نمیتوانم مدعی شوم که من درست دیدم و مردم اشتباه کردند.
از نقش علی در «بدون قرار قبلی» بگویید؛ نقشی که مسلماً جای کار دارد و ابهاماتی دارد که میتوانست این نقش را الکن کند. جنس بازی شما اما مهندس را شخصیتی دوست داشتنی و باورکردنی کرده است.
برای اولین بار که فیلمنامه را خواندم به خاطر زن محور بودن قصه موافقت نکردم. تا اینکه از دوستان سر صحنه تماس گرفتند و گفتند چون زمان فیملبرداری بلند شده بازیگری که قرار بود نقش را بازی کند میخواهد برود و... اگر میشود یک بار دیگر فیلمنامه را مطالعه کنید. گفتم فیلمنامه زن محور است و سکانسهای نقش پیشنهادی کوتاه، فرصتی برای شخصیتپردازی علی وجود ندارد. اصرار کردند دوباره فیلمنامه را بخوانم. راستش تا آن زمان فیلمنامه را تا انتها نخوانده بودم. نیمه شب مجبور شدم فیلمنامه را کامل بخوانم. متوجه شدم این شخصیت خادم حرم امام رضا (ع) است. با توجه به شرایط جامعه، در سینما نسبت به شخصیتهای مذهبی و سیاسی گارد وجود دارد. من که اصلاً نقش سیاسی قبول نمیکنم اما نسبت به نقش مذهبی چنین گاردی ندارم. فکر کردم اگر کسی دیگر این نقش را بازی کند حتماً غلو خواهد کرد، چرا که تصور همه ما از آنها، آدمهایی اتوکشیده است که مراقب کلام و رفتارشان هستند. از یکسو معتقد بودم باید رئالتر چنین نقشهایی را بازی کرد و از سوی دیگر پیوستن به گروه در چنین موقعیتی را ادای دینی به تمام عوامل میدانستم؛ از بهروز شعیبی و محمود بابایی تا خانم آهنگرانی و الهام کردا و... بازیگری که به گروه اضافه میشد باید وزنه داشت نه وزنه بازیگری بلکه مذهبی. من تجربهاش را در یوسف پیامبر داشتم و احساسم این بود که حالا فرصت آن است که من دینام را نسبت به چنین نقشی ایفا کنم. یک جایی شما از نقش و تیم استفاده میکنید و یک جایی باید بهره برسانید. فکر کردم اینجا جای درستی است که میتوانم ادای دین کنم و کاراکتر مذهبی را خراب نکنم. خواستم از حالت پیغمبری نقش کم کنم و طوری آن را بازی کنم که کسی تا سکانس آخر نتواند حدس بزند که او خادم حرم است؛ عاشق شود، خشم بورزد، گریه کند و در عین حال خدمت هم کند. از جنس خود مردم باشد و قابل شناسایی نباشد.
زن محور بودن قصه، مگر برایتان ویژگی منفی محسوب میشود؟
موضع منفی من کاملاً شخصی و به خاطر جریانی است که چندی است شکل گرفته است. نگاهی به اسامی فیلمها و سریالهای 10 سال اخیر بیندازید از «کیمیا» و «شهرزاد» تا «جیران» و... همه توسط مردها ساخته شده و داستان تنهایی زنان است. من موضعی نسبت به جنسیت ندارم وقتی مردانه است بد میشود، زنانه هم باشد بد است. باید از منظر انسان به یک دغدغه بپردازیم اما مشکل اینجاست که عموماً موضوع اصلی را رها میکنند و چالشی را شروع میکنند که اصلاً دغدغهشان نیست. اینکه بهعنوان یک زن چطور با مشکلاتتان برخورد میکنید وقتی اجتماعی میشود، جواب میدهد و نه احساسی. شاید 10 الی 20 درصد پروژههایی که طی سال به من پیشنهاد میشود حال و احوال زنان تنهاست نمیدانم چرا اینقدر این موضوع برایشان جذاب شده؛ پول آن سمت است یا جامعه نیاز دارد که وارسی و کنجکاوی انجام شود.
یاسمن در سفر به ایران به شناخت درستتری از پدر و وطن و در پرتو آن به آرامش و عشق میرسد. از نگرانی برخی اهالی سینما نسبت به پیشنهادهای مذهبی و سیاسی گفتید، درباره بازگشت به وطن چطور؟ نگرانی نداشتید در زمانهای که خیلیها سودای مهاجرت دارند این دعوت به وطن و خویشتن و ارائه تصاویری چشمنواز از کویر تا خانههای قدیمی ایران در تضاد با فضای سرد آلمان، واکنش ایجاد کند.
من نه موافق رفتنام نه موافق اصرار به بازگشت کسانی که مهاجرت کردهاند. برخی مواقع شرایط زندگی وادار میکند بروید و لازم است که بروید. حق انتخاب مطرح نیست. انتخاب برای کسانی است که شرایط ایده آلی دارند در حالی که سرنوشت با پول و شرایط در ارتباط نیست. من دوست داشتم یک اتفاق در ذهن مخاطب بیفتد و نمیدانم حالا مخاطب چنین برداشتی دارد یا نه. نگاه و سلیقه من این بود آن قبری که در حرم امام رضا(ع) است و پس از چند نسل به یاسمن رسیده دلیلش این بوده که آدمها خودشان را لایق آن قبر نمیدانستند و نه اینکه تصمیم گرفته باشند بهعنوان ارث برای نفر بعدی بگذارند. انسان وقتی گذشتهاش را مرور میکند همیشه با نقص مواجه است آنها احساس میکردند لایق این قبر نیستند و آن را به نفر بعدی میسپردند به امید اینکه فرد لایق تری باشد حال که به یاسمن رسیده بر اساس فرهنگی که بزرگ شده باید متوجه میشد که این قبر برای کسی است که لایقاش است و نه صاحبش. خیلی روی این موضوع بحث داشتم و خط قرمزم همین بود که بگوییم این قبر مال صاحبش نیست مال لایقش است.
دیگر فیلم روی پردهتان «روز ششم»، شبیه دیگر فیلمهایی که در سینمای امروز ایران میبینیم، نیست. اساساً قصه پلیسی ساختن در فضای مرسوم سینمای ایران امری سخت به نظر میرسد اما این فیلم قواعد ژانر را رعایت کرده، پر از جزئیات است و روابط علت و معلولی در تمام اجزا نوشته شده است. روی جادوی قصه استوار است و قهرمان داستان را کمهوشتر از مخاطب جلوه نمیدهد. در ایام جشنواره سیونهم فیلم فجر که این فیلم از راهیابی به فهرست آثار مسابقه باز ماند تعداد زیادی از منتقدان سینمایی تمامقد از فیلم دفاع کردند. در اکران هم این حمایت از سوی آنها ادامه داشته اما میخواهم بدانم به نظر شما این نظرات میتواند تأثیری در جلب نگاه مخاطب داشته باشد و آنها را به سمت حالوهوایی متفاوت از جریان فعلی سینما جذب کند؟ از اهمیت نگاه مخاطب بعد از اکران فیلم گفتید. نظر منتقدان برایتان چه جایگاهی دارد؟
در دورهای که جامعه و مسئولان تقریباً نزدیک به هم حرکت میکردند نظر منتقد هم با مردم در یک راستا قرار میگرفت. چند سالی است که به دلایل مختلف نوعی سرخوردگی در جامعه فرهیخته ایران به وجود آمده و احساس میکنند سالها طول میکشد تا آنچه به نظرشان درست است به مرحله اجرا برسد. به نظر میرسد در دوره میانمایگی، این گروه از آدمها کنار کشیدهاند و دلشان نمیخواهد خودشان را درگیر کنند. یک دوره لفاظی است که از خود من مصطفی زمانی تا هر عزیزی، از ایدهآلها و شعارهایشان حرف میزنند تا اینکه در اعمالشان باشد. تأکید میکنم این نقد به خود من هم هست و بحثام بقیه آدمها نیست. معتقدم اتفاقاً در این برهه بیش از هر زمانی به نقد درست منتقدهای سینمایی نیاز داریم؛ بخصوص در دورهای که پلتفرمها هم ذائقه مخاطب را تغییر دادهاند و به سمت روزمرگی و در عین حال سرگرمسازی گروه سنی زیر 20 سال کشاندهاند؛ یعنی دغدغههایی که در سریالها مطرح میشود دغدغههای جوانان کمتر از 20 سال است؛ پارتنر و عشق و چیزهایی که به نظرم یک ذره از شکم سیری میآید. ما آمدیم زندگی کنیم و قرار است همراهی در این زندگی پیدا کنیم حالا اینکه همه دغدغه سریالها و فیلمها پیدا کردن این همراه باشد یک جای کار میلنگد. یعنی کل سینمای جهان موضوع را اشتباه گرفته و فقط ما میفهمیم که اگر عشق نباشد و... از سوی دیگر در فضای مجازی هم شاهد روزمرگی عجیبی در قشر مشهور جامعه هستیم و در هر حوزهای کمبودهایشان را با اظهارنظر پر میکنند. امیدوارم منتقدها بتوانند ذهن توده مردم را از روزمرگی به چیزی معطوف کنند که نیاز به تعمق دارد. البته یک الگوی اشتباه هم درباره برخی نقدها وجود دارد. برخی از دوستان انگار در دنیای دیگری زندگی میکنند و تصور میکنند فیلمها در فضایی شبیه صنعت سینمای امریکا تولید شده است، بدون توجه به اینکه این فیلم در ایران ساخته شده که شبیه هر کشوری قواعد و قوانین مشخصی دارد. برخی نقدها را که میخوانی حیران میمانی که نویسنده این مطلب اصلاً از خانهاش و لای کتابهایش بیرون آمده و با دنیای واقعی مواجه شده است. برخی نوشتهها هم تکرار یکسری مؤلفههای ثابت است بدون اینکه به دنیای فیلم توجه کنند. بهعنوان مثال درباره «روز ششم» میگویند یک جمله محاورهای ندارد، بدون تفکر به اینکه فیلمساز خواسته جهان خودش را خلق کند، نمیخواهد بگوید جهان این مدلی است. جهانی که ما دوست داریم این شکلی است، رفیقها این شکلیاند، مردها اینجورند و...
احمد، خلافکاری باهوش و خلاق است که جهانبینی متفاوتی دارد، عاقلانه و با اندیشه عمل میکند و... یکی از ویژگیهای شما که به کمک نقش آمده، استفاده از ظرفیت صدا در نریشن برای شخصیتپردازی است. فیلمساز از همان ابتدا روی این مؤلفه تأکید داشت و احتمالاً از ملاکهای انتخاب شما بود؟
بله اساساً این فیلم و تمام کارهای آقای حجت قاسمزاده به دیالوگهای قویاش مشهور است. او فیلمنامهنویس خوبی است و کارگردان خوبی هم هست. دیالوگها با تن صدایی خاص قدرت مییابد. در محاوره معمولاً جملات منظور را میرسانند یعنی قرار نیست جمله یا کلمهای تغییر حالی در مخاطب ایجاد کند. فیلمهایی که بر مبنای دیالوگ است باید بتواند با یک جمله برای لحظهای هم که شده شما را از جهانی که فکر میکنید در آن گیر کردهاید جدا کند. این اتفاق نیاز دارد به اینکه هم آهنگ و صدا درست باشد و هم پاساژهای حسی.
بازی کم واکنش شما به نقش کمک کرده و باعث شده احمد باهوشتر جلوه کند. این کنترل از طرف حجت قاسمزاده اصل بود یا حاصل برداشت شما از شخصیت؟
بعد از هر قرارداد معمولاً تمام ذهنم روی نقش متمرکز میشود و چون زندگی بسیار خلوتی دارم - حتی نسبت به انسانهای معمول اطرافم چه برسد به بازیگرهای سینما- درگیر چالش با نقش میشوم، با کارگردان گپ میزنم و بحث میکنم تا نقش شکل بگیرد. معمولاً هم سر پروژههایی میروم که برای کلید خوردن یکی،دو ماهی فرصت دارند مگر اینکه کارگردان خیلی قهار باشد و بتوانم به او اعتماد کنم. حجت خیلی مسلط بود و من تقریباً کاری نکردم. روی جزئیات بیش از هر کس دقت داشت بهعنوان مثال در صحنهای که احمد از زندان بیرون میآید کمی خمیده است در حالی که تصور من این بود چون قهرمان قصه است باید صاف راه برود، خب خودشیفتهایم و دوست داریم در قالب قهرمان صاف راه برویم، جایی نقد کردم که حواسمان نبوده و این راه رفتن درست نیست. گفت من حواسم بود، این آدم 18 ماه زندان بوده و نباید اینقدر قرص و صاف از زندان بیرون بیاید. او کاملاً بر کار مسلط است و چون خلق میکند خیلی از کارش لذت میبرد. قیافه حجت را باید سر پلان ببینید. شادی و شعفی که دارد نه به خاطر پول است نه به خاطر اکران و نه به خاطر جایزه فقط به این خاطر است که توانسته چیزی که در تصورش بوده را به واقعیت دربیاورد. برای من بازیگر، اینکه در همه سکانسها حضور داشته باشید خیلی خستهکننده است حتی روز جمعه و تعطیلی هم ندارید با وجود این، اینکه دوست داشته باشید بازهم صبح بروید سر آن کار باید یا دیوانه باشید یا لذت ببرید.
برخی از بازیگرها شعر میگویند، مدل هستند، تبلیغ میکنند، فیلم میسازند و... برای شما فعالیت در حوزههای دیگر چقدر جذاب است؟
غیر از تبلیغات از هر چیزی که پیشنهاد شود، استقبال میکنم چون وقتی پیشنهادی به شما میشود با چیزی مواجه میشوید که حداقل فکرش را نمیکردید اما قبل از قبول کار بررسی میکنم که این کار بر چه اساسی پیشنهاد شده؛ صرفاً شهرت یا اینکه به واقع در من استعدادی برای این حوزه دیدهاند. اصلاً دغدغهام هست یا نه. به غیر از تبلیغات پیشنهادهایی مثل خواندن کتاب، شعر و... را بررسی میکنم ولی در نهایت به این نتیجه میرسم که در این حوزهها آدمهای متخصص و قویتر از من هستند و ما اگر به کار خودمان برسیم و آنها به کار خودشان در نهایت برای مخاطب تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت تا اینکه صرفاً بخواهیم چند عنوان دیگر مثل عکاس، مجسمهساز، کارگردان و... را به نام خودمان اضافه کنیم و تأثیرگذاری که باید را نداشته باشیم. درباره تبلیغات هم شرطم این است که شش ماه تا یک سال از آن محصول استفاده کنم اگر خودم راضی بودم تبلیغش میکنم. اغلب میخندند ولی خب حقیقت امر این است، چیزی را که خودم تضمین نمیکنم نمیتوانم تبلیغ کنم.
به بازنشستگی و دوری از بازیگری فکر میکنید؟
بازیگری شغلی نیست که بازنشستگی داشته باشد. بازنشستگی در بازیگری وقتی اتفاق میافتد که شما دغدغهای غیر از بازیگری داشته باشید؛ زمانی که تأثیرگذاریتان را از دست میدهید و برای حفظ بتی که از خودتان ساختید در حوزههای دیگر هم دخالت میکنید و چون نیت درستی نداشتید کنار میروید. امیدوارم تا روزی که خدا عمر میدهد بتوانم از بازیگری لذت ببرم چون حقیقتاً آدم اخلاقگرایی هستم و برایم مهم است که اطرافیانم اذیت نشوند ولی خب در عین حال خیلی آدم مقید و مبادیآدابی هم نیستم که اصلاً ناراحت نشوند. یعنی نه میتوانم خودم را به خاطر اطرافیان سانسور کنم و نه میتوانم از چیزی که آنها را ناراحت میکند راحت رد شوم. بازیگری کمک میکند جلوی دوربین آنچه فکر میکنم باشم بدون اینکه دچار آن معذوریتهای اخلاقی شوم.
بازیگری جستوجوگر و تجربهگرا هستید. اصراری برای بازی در نقشهای مثبت ندارید و نقشهای منفی از جمله «سارا و آیدا» و بازی درخشان مقابل لیلا حاتمی در «نهنگ آبی» را تجربه کردید. گاهی از پروژههای مستقل و گاهی هم از پروژههای گران مثل «ملکه» که مورد توجه نهادهاست، سردرآوردید. مؤلفه ترغیبکننده برای پذیرش یک نقش برای مصطفی زمانی چیست؟
در درجه اول فیلمنامه؛ فیلمنامهای که قصه شسته و رفته داشته باشد و برای مخاطب قابل فهم و درک باشد. بعداز آن، به نقش و البته دیالوگها نگاه میکنم. نقشهایی را که دیالوگهای محاورهای دارند عموماً قبول نمیکنم. کلمه و دیالوگ برایم مهم است. کلامی که از دهان مخاطب بیرون میآید هم بار عاطفی و حسی گوینده را میرساند و هم ملاکی برای سنجش میزان عقل و فهم اوست. در فیلمها و سریالهای ما اغلب دیالوگها مال شخصیت نیست و بیشتر برای آن است که گره و ابهامی از قصه برطرف کند و به نوعی توضیح قصه است تا شخصیت.
از سلوک شما در این حرفه به نظر میرسد ذوقزدگی برای دیده شدن ندارید. اهل حاشیه نیستید و کمتر مصاحبه میکنید. پرهیز از نمایشگری در رسانهها باعث نمیشود که حتی بازی خوبتان کمتر دیده شود؟
قطعاً همین طور است. بخصوص که بیش از 6 سال است فعالیت در شبکههای اجتماعی را هم به طور کامل قطع کردهام. به هر حال باید تصمیم بگیرید که میخواهید اعتماد به نفستان را از خودتان بگیرید یا از هورا و فحش مردم. قاعدتاً این پرهیز به تعبیر شما از نمایشگری، تبعاتی هم دارد و حتی بر پیشنهاد کاریتان تأثیر میگذارد، چرا که فضای تبلیغاتی که برای سلبریتیها میسازد را از دست میدهید اما در عین حال خیلی از مشکلاتی که برای این جامعه (سلبریتیها) پیش میآید را هم ندارم، مثل دخالتهای عجیب و غریبی که باید در حوزههای مختلف داشته باشم. من بنا بر موقعیت شغلیام میتوانم مشهور باشم ولی این دلیل نمیشود که سواد اظهارنظر در زمینههای مختلف را داشته باشم. وقتی شما صاحب یک شبکه اجتماعی هستید و چند نفری آن را دنبال میکنند این توقع به وجود میآید که درباره هر اتفاقی موضع بگیرید و نظر بدهید که خب طبیعتاً شما در هر حوزهای صاحبنظر نیستید و نظرتان کارشناسی نیست. اگر بخواهید نظر کارشناسی بدهید هم باید درباره آن اطلاعات کسب کنید و این اتفاق تمرکزتان را از بازیگری میگیرد. هر چقدر کمتر در جریان روزمرگی باشید بیشتر از فضای این حرفه لذت میبرید.
احمد در مونولوگی در «روز ششم» میگوید «کار سخت یک مرد اینه که بدونه جای درستی وایستاده یا نه». حال با این رویکرد به نظر خودتان مصطفی زمانی جای درستی ایستاده است؟
نمیتوانم بگویم جای درستی ایستادهام یا نه. متأسفانه یا خوشبختانه طوری زندگی کردم که اعتماد به نفسام را از اعمال خودم بگیرم اما شغل من نیازمند تأیید مردم است. باید ببینم و بدانم مردم چه میگویند. تا قبل از انتخاب نقش اصلاً برایم مهم نیست که دیگران چه فکری میکنند. مسلماً برای من که شخصیتی مثل یوسف پیامبر را در کارنامه کاریام دارم تصمیمگیری برای حضور در «نهنگ آبی» کار سختی است. در نهایت این رویه من است که تا قبل از انتخاب نقش کاری به کسی ندارم. نه مردم، نه کارشناس و نه هیچ کس دیگر اما وقتی کار بیرون میآید نگاهم به مردم است اگر خوششان آمده بود دلم قرص میشود که نقش را درست اجرا کردم اگر خوششان نیامده بود پس لابد من اشتباه کردم، نمیتوانم مدعی شوم که من درست دیدم و مردم اشتباه کردند.
از نقش علی در «بدون قرار قبلی» بگویید؛ نقشی که مسلماً جای کار دارد و ابهاماتی دارد که میتوانست این نقش را الکن کند. جنس بازی شما اما مهندس را شخصیتی دوست داشتنی و باورکردنی کرده است.
برای اولین بار که فیلمنامه را خواندم به خاطر زن محور بودن قصه موافقت نکردم. تا اینکه از دوستان سر صحنه تماس گرفتند و گفتند چون زمان فیملبرداری بلند شده بازیگری که قرار بود نقش را بازی کند میخواهد برود و... اگر میشود یک بار دیگر فیلمنامه را مطالعه کنید. گفتم فیلمنامه زن محور است و سکانسهای نقش پیشنهادی کوتاه، فرصتی برای شخصیتپردازی علی وجود ندارد. اصرار کردند دوباره فیلمنامه را بخوانم. راستش تا آن زمان فیلمنامه را تا انتها نخوانده بودم. نیمه شب مجبور شدم فیلمنامه را کامل بخوانم. متوجه شدم این شخصیت خادم حرم امام رضا (ع) است. با توجه به شرایط جامعه، در سینما نسبت به شخصیتهای مذهبی و سیاسی گارد وجود دارد. من که اصلاً نقش سیاسی قبول نمیکنم اما نسبت به نقش مذهبی چنین گاردی ندارم. فکر کردم اگر کسی دیگر این نقش را بازی کند حتماً غلو خواهد کرد، چرا که تصور همه ما از آنها، آدمهایی اتوکشیده است که مراقب کلام و رفتارشان هستند. از یکسو معتقد بودم باید رئالتر چنین نقشهایی را بازی کرد و از سوی دیگر پیوستن به گروه در چنین موقعیتی را ادای دینی به تمام عوامل میدانستم؛ از بهروز شعیبی و محمود بابایی تا خانم آهنگرانی و الهام کردا و... بازیگری که به گروه اضافه میشد باید وزنه داشت نه وزنه بازیگری بلکه مذهبی. من تجربهاش را در یوسف پیامبر داشتم و احساسم این بود که حالا فرصت آن است که من دینام را نسبت به چنین نقشی ایفا کنم. یک جایی شما از نقش و تیم استفاده میکنید و یک جایی باید بهره برسانید. فکر کردم اینجا جای درستی است که میتوانم ادای دین کنم و کاراکتر مذهبی را خراب نکنم. خواستم از حالت پیغمبری نقش کم کنم و طوری آن را بازی کنم که کسی تا سکانس آخر نتواند حدس بزند که او خادم حرم است؛ عاشق شود، خشم بورزد، گریه کند و در عین حال خدمت هم کند. از جنس خود مردم باشد و قابل شناسایی نباشد.
زن محور بودن قصه، مگر برایتان ویژگی منفی محسوب میشود؟
موضع منفی من کاملاً شخصی و به خاطر جریانی است که چندی است شکل گرفته است. نگاهی به اسامی فیلمها و سریالهای 10 سال اخیر بیندازید از «کیمیا» و «شهرزاد» تا «جیران» و... همه توسط مردها ساخته شده و داستان تنهایی زنان است. من موضعی نسبت به جنسیت ندارم وقتی مردانه است بد میشود، زنانه هم باشد بد است. باید از منظر انسان به یک دغدغه بپردازیم اما مشکل اینجاست که عموماً موضوع اصلی را رها میکنند و چالشی را شروع میکنند که اصلاً دغدغهشان نیست. اینکه بهعنوان یک زن چطور با مشکلاتتان برخورد میکنید وقتی اجتماعی میشود، جواب میدهد و نه احساسی. شاید 10 الی 20 درصد پروژههایی که طی سال به من پیشنهاد میشود حال و احوال زنان تنهاست نمیدانم چرا اینقدر این موضوع برایشان جذاب شده؛ پول آن سمت است یا جامعه نیاز دارد که وارسی و کنجکاوی انجام شود.
یاسمن در سفر به ایران به شناخت درستتری از پدر و وطن و در پرتو آن به آرامش و عشق میرسد. از نگرانی برخی اهالی سینما نسبت به پیشنهادهای مذهبی و سیاسی گفتید، درباره بازگشت به وطن چطور؟ نگرانی نداشتید در زمانهای که خیلیها سودای مهاجرت دارند این دعوت به وطن و خویشتن و ارائه تصاویری چشمنواز از کویر تا خانههای قدیمی ایران در تضاد با فضای سرد آلمان، واکنش ایجاد کند.
من نه موافق رفتنام نه موافق اصرار به بازگشت کسانی که مهاجرت کردهاند. برخی مواقع شرایط زندگی وادار میکند بروید و لازم است که بروید. حق انتخاب مطرح نیست. انتخاب برای کسانی است که شرایط ایده آلی دارند در حالی که سرنوشت با پول و شرایط در ارتباط نیست. من دوست داشتم یک اتفاق در ذهن مخاطب بیفتد و نمیدانم حالا مخاطب چنین برداشتی دارد یا نه. نگاه و سلیقه من این بود آن قبری که در حرم امام رضا(ع) است و پس از چند نسل به یاسمن رسیده دلیلش این بوده که آدمها خودشان را لایق آن قبر نمیدانستند و نه اینکه تصمیم گرفته باشند بهعنوان ارث برای نفر بعدی بگذارند. انسان وقتی گذشتهاش را مرور میکند همیشه با نقص مواجه است آنها احساس میکردند لایق این قبر نیستند و آن را به نفر بعدی میسپردند به امید اینکه فرد لایق تری باشد حال که به یاسمن رسیده بر اساس فرهنگی که بزرگ شده باید متوجه میشد که این قبر برای کسی است که لایقاش است و نه صاحبش. خیلی روی این موضوع بحث داشتم و خط قرمزم همین بود که بگوییم این قبر مال صاحبش نیست مال لایقش است.
دیگر فیلم روی پردهتان «روز ششم»، شبیه دیگر فیلمهایی که در سینمای امروز ایران میبینیم، نیست. اساساً قصه پلیسی ساختن در فضای مرسوم سینمای ایران امری سخت به نظر میرسد اما این فیلم قواعد ژانر را رعایت کرده، پر از جزئیات است و روابط علت و معلولی در تمام اجزا نوشته شده است. روی جادوی قصه استوار است و قهرمان داستان را کمهوشتر از مخاطب جلوه نمیدهد. در ایام جشنواره سیونهم فیلم فجر که این فیلم از راهیابی به فهرست آثار مسابقه باز ماند تعداد زیادی از منتقدان سینمایی تمامقد از فیلم دفاع کردند. در اکران هم این حمایت از سوی آنها ادامه داشته اما میخواهم بدانم به نظر شما این نظرات میتواند تأثیری در جلب نگاه مخاطب داشته باشد و آنها را به سمت حالوهوایی متفاوت از جریان فعلی سینما جذب کند؟ از اهمیت نگاه مخاطب بعد از اکران فیلم گفتید. نظر منتقدان برایتان چه جایگاهی دارد؟
در دورهای که جامعه و مسئولان تقریباً نزدیک به هم حرکت میکردند نظر منتقد هم با مردم در یک راستا قرار میگرفت. چند سالی است که به دلایل مختلف نوعی سرخوردگی در جامعه فرهیخته ایران به وجود آمده و احساس میکنند سالها طول میکشد تا آنچه به نظرشان درست است به مرحله اجرا برسد. به نظر میرسد در دوره میانمایگی، این گروه از آدمها کنار کشیدهاند و دلشان نمیخواهد خودشان را درگیر کنند. یک دوره لفاظی است که از خود من مصطفی زمانی تا هر عزیزی، از ایدهآلها و شعارهایشان حرف میزنند تا اینکه در اعمالشان باشد. تأکید میکنم این نقد به خود من هم هست و بحثام بقیه آدمها نیست. معتقدم اتفاقاً در این برهه بیش از هر زمانی به نقد درست منتقدهای سینمایی نیاز داریم؛ بخصوص در دورهای که پلتفرمها هم ذائقه مخاطب را تغییر دادهاند و به سمت روزمرگی و در عین حال سرگرمسازی گروه سنی زیر 20 سال کشاندهاند؛ یعنی دغدغههایی که در سریالها مطرح میشود دغدغههای جوانان کمتر از 20 سال است؛ پارتنر و عشق و چیزهایی که به نظرم یک ذره از شکم سیری میآید. ما آمدیم زندگی کنیم و قرار است همراهی در این زندگی پیدا کنیم حالا اینکه همه دغدغه سریالها و فیلمها پیدا کردن این همراه باشد یک جای کار میلنگد. یعنی کل سینمای جهان موضوع را اشتباه گرفته و فقط ما میفهمیم که اگر عشق نباشد و... از سوی دیگر در فضای مجازی هم شاهد روزمرگی عجیبی در قشر مشهور جامعه هستیم و در هر حوزهای کمبودهایشان را با اظهارنظر پر میکنند. امیدوارم منتقدها بتوانند ذهن توده مردم را از روزمرگی به چیزی معطوف کنند که نیاز به تعمق دارد. البته یک الگوی اشتباه هم درباره برخی نقدها وجود دارد. برخی از دوستان انگار در دنیای دیگری زندگی میکنند و تصور میکنند فیلمها در فضایی شبیه صنعت سینمای امریکا تولید شده است، بدون توجه به اینکه این فیلم در ایران ساخته شده که شبیه هر کشوری قواعد و قوانین مشخصی دارد. برخی نقدها را که میخوانی حیران میمانی که نویسنده این مطلب اصلاً از خانهاش و لای کتابهایش بیرون آمده و با دنیای واقعی مواجه شده است. برخی نوشتهها هم تکرار یکسری مؤلفههای ثابت است بدون اینکه به دنیای فیلم توجه کنند. بهعنوان مثال درباره «روز ششم» میگویند یک جمله محاورهای ندارد، بدون تفکر به اینکه فیلمساز خواسته جهان خودش را خلق کند، نمیخواهد بگوید جهان این مدلی است. جهانی که ما دوست داریم این شکلی است، رفیقها این شکلیاند، مردها اینجورند و...
احمد، خلافکاری باهوش و خلاق است که جهانبینی متفاوتی دارد، عاقلانه و با اندیشه عمل میکند و... یکی از ویژگیهای شما که به کمک نقش آمده، استفاده از ظرفیت صدا در نریشن برای شخصیتپردازی است. فیلمساز از همان ابتدا روی این مؤلفه تأکید داشت و احتمالاً از ملاکهای انتخاب شما بود؟
بله اساساً این فیلم و تمام کارهای آقای حجت قاسمزاده به دیالوگهای قویاش مشهور است. او فیلمنامهنویس خوبی است و کارگردان خوبی هم هست. دیالوگها با تن صدایی خاص قدرت مییابد. در محاوره معمولاً جملات منظور را میرسانند یعنی قرار نیست جمله یا کلمهای تغییر حالی در مخاطب ایجاد کند. فیلمهایی که بر مبنای دیالوگ است باید بتواند با یک جمله برای لحظهای هم که شده شما را از جهانی که فکر میکنید در آن گیر کردهاید جدا کند. این اتفاق نیاز دارد به اینکه هم آهنگ و صدا درست باشد و هم پاساژهای حسی.
بازی کم واکنش شما به نقش کمک کرده و باعث شده احمد باهوشتر جلوه کند. این کنترل از طرف حجت قاسمزاده اصل بود یا حاصل برداشت شما از شخصیت؟
بعد از هر قرارداد معمولاً تمام ذهنم روی نقش متمرکز میشود و چون زندگی بسیار خلوتی دارم - حتی نسبت به انسانهای معمول اطرافم چه برسد به بازیگرهای سینما- درگیر چالش با نقش میشوم، با کارگردان گپ میزنم و بحث میکنم تا نقش شکل بگیرد. معمولاً هم سر پروژههایی میروم که برای کلید خوردن یکی،دو ماهی فرصت دارند مگر اینکه کارگردان خیلی قهار باشد و بتوانم به او اعتماد کنم. حجت خیلی مسلط بود و من تقریباً کاری نکردم. روی جزئیات بیش از هر کس دقت داشت بهعنوان مثال در صحنهای که احمد از زندان بیرون میآید کمی خمیده است در حالی که تصور من این بود چون قهرمان قصه است باید صاف راه برود، خب خودشیفتهایم و دوست داریم در قالب قهرمان صاف راه برویم، جایی نقد کردم که حواسمان نبوده و این راه رفتن درست نیست. گفت من حواسم بود، این آدم 18 ماه زندان بوده و نباید اینقدر قرص و صاف از زندان بیرون بیاید. او کاملاً بر کار مسلط است و چون خلق میکند خیلی از کارش لذت میبرد. قیافه حجت را باید سر پلان ببینید. شادی و شعفی که دارد نه به خاطر پول است نه به خاطر اکران و نه به خاطر جایزه فقط به این خاطر است که توانسته چیزی که در تصورش بوده را به واقعیت دربیاورد. برای من بازیگر، اینکه در همه سکانسها حضور داشته باشید خیلی خستهکننده است حتی روز جمعه و تعطیلی هم ندارید با وجود این، اینکه دوست داشته باشید بازهم صبح بروید سر آن کار باید یا دیوانه باشید یا لذت ببرید.
برخی از بازیگرها شعر میگویند، مدل هستند، تبلیغ میکنند، فیلم میسازند و... برای شما فعالیت در حوزههای دیگر چقدر جذاب است؟
غیر از تبلیغات از هر چیزی که پیشنهاد شود، استقبال میکنم چون وقتی پیشنهادی به شما میشود با چیزی مواجه میشوید که حداقل فکرش را نمیکردید اما قبل از قبول کار بررسی میکنم که این کار بر چه اساسی پیشنهاد شده؛ صرفاً شهرت یا اینکه به واقع در من استعدادی برای این حوزه دیدهاند. اصلاً دغدغهام هست یا نه. به غیر از تبلیغات پیشنهادهایی مثل خواندن کتاب، شعر و... را بررسی میکنم ولی در نهایت به این نتیجه میرسم که در این حوزهها آدمهای متخصص و قویتر از من هستند و ما اگر به کار خودمان برسیم و آنها به کار خودشان در نهایت برای مخاطب تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت تا اینکه صرفاً بخواهیم چند عنوان دیگر مثل عکاس، مجسمهساز، کارگردان و... را به نام خودمان اضافه کنیم و تأثیرگذاری که باید را نداشته باشیم. درباره تبلیغات هم شرطم این است که شش ماه تا یک سال از آن محصول استفاده کنم اگر خودم راضی بودم تبلیغش میکنم. اغلب میخندند ولی خب حقیقت امر این است، چیزی را که خودم تضمین نمیکنم نمیتوانم تبلیغ کنم.
به بازنشستگی و دوری از بازیگری فکر میکنید؟
بازیگری شغلی نیست که بازنشستگی داشته باشد. بازنشستگی در بازیگری وقتی اتفاق میافتد که شما دغدغهای غیر از بازیگری داشته باشید؛ زمانی که تأثیرگذاریتان را از دست میدهید و برای حفظ بتی که از خودتان ساختید در حوزههای دیگر هم دخالت میکنید و چون نیت درستی نداشتید کنار میروید. امیدوارم تا روزی که خدا عمر میدهد بتوانم از بازیگری لذت ببرم چون حقیقتاً آدم اخلاقگرایی هستم و برایم مهم است که اطرافیانم اذیت نشوند ولی خب در عین حال خیلی آدم مقید و مبادیآدابی هم نیستم که اصلاً ناراحت نشوند. یعنی نه میتوانم خودم را به خاطر اطرافیان سانسور کنم و نه میتوانم از چیزی که آنها را ناراحت میکند راحت رد شوم. بازیگری کمک میکند جلوی دوربین آنچه فکر میکنم باشم بدون اینکه دچار آن معذوریتهای اخلاقی شوم.
مسعود اسداللهی در گفتوگویی به تشریح آخرین تحولات منطقهای پرداخت
جنگهای بیپایان با تغییر در مرزهای منطقه
گروه سیاست/ دیدار رؤسای جمهور روسیه و ترکیه با رهبر انقلاب اسلامی، هنوز بعد از چند روز در خط تحلیلی رسانههای مختلف جهان قرار دارد. دیدارهایی که حاوی مسائل مهم و راهبری بین سه طرف بود. از مخالفت با حمله نظامی به شمال سوریه تا تأکید بر خوی توسعهطلبی ناتو و اینکه اگر روسیه ابتکار عمل را در اوکراین به دست نمیگرفت، طرف مقابل با ابتکار عمل خود موجب وقوع جنگ میشد. در گفتوگو با دکتر مسعود اسداللهی کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالمللی و منطقهای، ابعاد و موضوعات مهم طرح شده در این دیدار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با رئیسجمهور روسیه تأکید کردند: «هرچند جنگ یک مقوله خشن و سخت است و جمهوری اسلامی از اینکه مردم عادی دچار آن شوند بههیچوجه خرسند نمیشود اما در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد.» در ادامه با خطرناک خواندن خوی توسعهطلبی ناتو به قصد غربیها برای حمله به شبهجزیره کریمه اشاره کردند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
سه نکته مهم در این بحث وجود دارد؛ یکی اینکه در ابتدا رهبر انقلاب میفرمایند که ما بههیچوجه، هیچ نوع جنگی را تأیید نمیکنیم، چون در جنگها این مردم عادی هستند که خسارتهای جانی یا مالی یا هر دو را متحمل میشوند. این یک اصل است ولی تفاوتی بین جنگ و دفاع وجود دارد. آن طرفی که جنگ ظالمانه را شروع میکند، مسئول است و این نوع جنگ در هر حالتش محکوم است. اما اگر کشوری برای دفاع اقدام نماید یا گروهی بهعنوان یک نهضت مقاومت دفاع کند یا طرحی وجود داشته باشد که کشوری را مورد حمله قرار بدهند و او برای دفاع از خودش اقدام به حمله کند، این با جنگی که صرفاً برای توسعهطلبی، جنگافروزی یا بلندپروازی انجام میشود متفاوت است. بنابراین از نظر اصولی و اخلاقی، جمهوری اسلامی جنگهایی را که برای توسعهطلبی و جاهطلبیهای رهبران مختلفی مثل صدام و... هستند، قطعاً محکوم میکند و هیچ توجیهی ندارند.
نکته دوم اینکه درباره قضیه اوکراین، رهبر انقلاب حالت دوم را مطرح میکنند که روسیه با اقدام به این عمل نظامی (خود روسها هم این اقدام را یک عملیات ویژه نظامی نامگذاری کردند و از واژه جنگ برای آن استفاده نمیکنند) ابتکار عمل را به دست گرفته و درواقع از حالت انفعال خارج شد. به بیان ایشان، اگر جنگی به آنها تحمیل میشد، آنها در حالت انفعال بودند و شاید غافلگیر هم میشدند. اما با این نوع اقدام در واقع ابتکار عمل در دست آنها قرار گرفت و یک توطئه را خنثی کردند.
نکته سوم اینکه رهبر انقلاب اسلامی فرمودند که اگر شما این کار را نمیکردید، ناتو -که تشکیلات بسیار خطرناکی است- به بهانه شبهجزیره کریمه و بازگرداندن آن به اوکراین همین جنگ را به راه میانداخت. کریمه در اصل منطقهای از روسیه بود ولی در دوران اتحاد جماهیر شوروی، خروشچف که رهبر شوروی و خودش از اهالی اوکراین بود، بهصورت یکطرفه، شخصی و بدون مصوبه حزب کمونیست و دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، شبهجزیره کریمه را به اوکراین واگذار کرد، درنتیجه آقای پوتین آن را بازپس گرفت.
رهبر انقلاب اشاره میکنند که اگر شما این ابتکار عمل را به خرج نداده بودید، به هر صورت ناتو به بهانه بازگرداندن کریمه به اوکراین حمله میکرد و این جنگ به شما تحمیل میشد و در آن زمان شما غافلگیر میشدید. این بخش از بیانات رهبر انقلاب مرا به یاد جنگ ۳۳روزه در لبنان میاندازد که آن جنگ ۱۶ سال پیش رخ داد، رهبر انقلاب پیام مشابهی را به حزبالله دادند که این اقدام وحشیانه اسرائیل و این جنگ تمامعیار طرحی بود که رژیمصهیونیستی آن را پیشتر طراحی و برنامهریزی کرده بود و قرار بود چند ماه بعد با غافلگیری کامل حزبالله این کار را انجام بدهد اما چون حزبالله با عملیات اسیرگیری ابتکارعمل را در دست گرفت، اسرائیلیها فکر کردند که فرصت خوبی است به بهانه این عملیات اسیرگیری، جنگ را زودتر شروع کنند و فکر میکردند این یک جنگ مشروع خواهد بود اما نتیجه آن بود که حزبالله غافلگیر نشد و از آن جنگ پیروز بیرون آمد و بعد از آن هم به یک بازیگر بزرگ منطقهای تبدیل شد.
این وضعیت مشابهی است که ما الان در اوکراین شاهد آن هستیم. رهبر انقلاب اسلامی خطاب به آقای پوتین تأکید کردند که این ابتکارعمل شما باعث شد، در جنگی که قرار بود مدتی بعد ازسوی ناتو به شما تحمیل شود غافلگیر نشوید چراکه در آن صورت احتمال داشت شکست سختی هم بخورید.
نفوذ و گسترش ناتو چه تبعات امنیتیای میتوانست برای منطقه داشته باشد؟
ناتو در واقع در دوران جنگ سرد و برای تقابل با بلوک شرق ایجاد شد که در مقابل هم، در بلوک شرق پیمانی به نام ورشو وجود داشت. در تمام دوران جنگ سرد این دو پیمان رودرروی هم قرار داشتند و یک نوع توازن قوا در صحنه بینالمللی ایجاد کرده بودند. در طول تاریخ معادله ثابتشدهای داریم که وقتی دو قدرت بزرگ یا دو ابرقدرت زمان هممرز میشوند، این هممرزی معمولاً به جنگهای بسیار گسترده خونین تبدیل میشود اما هرگاه بین دو قدرت بزرگ یا دو ابرقدرت، دولتهای حائل کوچک وجود داشته باشند که اصول بیطرفی را رعایت کنند، چنین جنگهای خونین و بزرگی اتفاق نمیافتد. آنچه روسیه میخواست این بود که اوکراین به هیچ عنوان به پیمان ناتو نپیوندد و بهعنوان یک دولت حائل بیطرف بین روسیه و پیمان ناتو باقی بماند تا از یک جنگ خونین جهانی که قطعاً یک جنگ اتمی هم بود، جلوگیری شود. بنابراین پیوستن اوکراین به ناتو امری بسیار خطرناک نهتنها برای آن منطقه، بلکه برای کل جهان بود. درحالحاضر میبینیم که تبعات یک جنگ محدود که در اوکراین اتفاق افتاده چه تأثیری بر اقتصاد بینالملل، در زمینه سوخت و غذا گذاشته است. حالا تصور کنید این جنگ به یک جنگ جهانی بزرگ تبدیل میشد، آن موقع چه وضعیتی پیش میآمد.
به نظر میرسد که بعد از فروپاشی شوروی و اتمام جنگ سرد، غرب هنوز با روسیه کنار نیامده و با استقلال و قدرت این کشور مشکل بنیادی دارد. یک روسیه مستقل از اروپا و غرب چه منافعی میتواند برای منطقه به ارمغان بیاورد؟
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نظم جهان دوقطبی از هم فروپاشید. امریکاییها تلاش کردند تحت عنوان نظمنوین جهانی یک نظام تکقطبی را بر دنیا حاکم کنند و شاهد بودیم که در این زمینه اقدام عملی هم کردند. بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر تحت عنوان جنگ علیه تروریسم وارد منطقه ما شدند و با همین هدف یعنی درواقع حاکمیت نظام تکقطبی بهسمتی پیش رفتند که حتی بهدنبال انحلال سازمان ملل بودند تا دیگر نیازی به سازمان ملل و شورای امنیت نبوده و امریکا هر آنچه را مقرر کند لازمالاجرا باشد. اما تحولات جهانی به سمتی رفت که ما بتدریج شاهد شکلگیری قطبهای جدید قدرت در جهان بودیم. در این سهدههای که از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میگذرد دیدیم چین، برزیل، هندوستان، آفریقای جنوبی و کشورهایی که اکنون بهعنوان دولتهای بریکس معروف هستند بتدریج از نظر اقتصادی، قدرت بسیار زیادی پیدا کردند. این واقعیت جدید، این نوید را میداد که بهسمت یک نظام چندقطبی پیش میرویم، یعنی حتی دیگر نظام دوقطبی هم تکرار نخواهد شد، چه برسد به نظام تکقطبی. یک نظام چندقطبی خواهد بود که در ایجاد توازن قدرت بسیار مؤثر است و امنیت جهانی را بهتر تأمین میکند و مانع هیمنه و سیطره انحصاری یک ابر قدرت میشود.
عقبه نظری استراتژی اخراج امریکاییها از شرق فرات که توسط رهبر انقلاب مطرح شده، چیست؟ به عبارت بهتر، استمرار حضور امریکاییها در شرق سوریه چه تبعاتی دارد؟
شکی نیست که امریکاییها هر جا که حضور نظامی پیدا کنند بهدنبال سیطره و ایجاد اختلاف و تفرقه بین کشورهای منطقه و تنش خواهند بود. همچنان که شاهد هستیم اکنون در منطقه خود ما در خلیجفارس، حضور امریکاییها بجز بیثباتی، ایجاد تنش و مسابقه تسلیحاتی هیچ فایدهای نداشته است. همواره امریکاییها و شرکتهای بزرگ اسلحهسازی برای استمرار فعالیتهای خودشان و غارت ثروت مردم منطقه با فروش سلاح و استمرار حضور نظامی بهدنبال تنشآفرینی در خلیجفارس هستند. اگر حضور امریکاییها در شرق فرات تثبیت شود، به جدا شدن آن منطقه غنی از نظر منابع نفتی و کشاورزی از سوریه منجر خواهد شد، یعنی کشور سوریه تجزیه میشود.
این امر بر کشور عراق نیز تأثیر خواهد گذاشت، زیرا این منطقه درواقع به منطقه اقلیم کردستان عراق متصل است. بنابراین بر تمامیت ارضی عراق تأثیر خواهد داشت و عراق هم تجزیه خواهد شد. از شمال این دو منطقه، یعنی شرق فرات و شمال عراق با منطقه کردنشین ترکیه هممرز هستند و آنجا هم یک وضعیت بسیار بحرانی ایجاد خواهد شد و کشور ترکیه نیز تجزیه شده و تبعات آن به کشور ما هم سرایت خواهد کرد، بنابراین بحث خروج امریکا از سوریه فقط بحثی مربوط به تحولات داخلی سوریه نیست بلکه بر کل منطقه و امنیت جهانی تأثیر خواهد گذاشت. دخالت و تجزیهطلبی در این ناحیه جنگهای بیپایانی را در منطقه به وجود خواهد آورد که سودش فقط به جیب امریکاییها و دود آن به چشم مردم منطقه خواهد رفت و تا دههها هیچ نوع آرامشی در منطقه وجود نخواهد داشت. از طرف دیگر، حضور امریکاییها در شرق فرات غیرقانونی است. هیچ مصوبهای از طرف سازمان ملل و شورای امنیت در این خصوص صادر نشده و هیچ نهاد بینالمللیای هم، چنین مجوزی را به امریکا نداده است. این حضور باید محکوم شده و تلاش شود تا امریکاییها مجبور به ترک شرق فرات شوند. به همین دلیل رهبر انقلاب در دیدار با آقای پوتین تأکید کردند که این قضیه باید با بیرون راندن امریکاییها از شرق فرات علاج شود.
تحلیل شما از مواضع ضدصهیونیستی اخیر روسیه چیست؟ این اتفاق مورد تحسین رهبر انقلاب هم قرار گرفت.
بعد از بحران اوکراین شاهد آن بودیم که روسیه بهخاطر نقشی که رژیمصهیونیستی در این بحران ایفا میکند، سیاست رسانهای و اعلامی خود را تغییر داد. روسیه اکنون اقدامات رژیمصهیونیستی را در بحث اوکراین، سوریه و در مسأله فلسطین با بیانی که قبلاً سابقه نداشت محکوم میکند. این تحول ارزشمندی است، هرچند انتظار داشتیم قبلاً هم روسها این کار را انجام دهند.
یکی از پیامدهای بحران اوکراین این است که مشخص شد صهیونیستها در آموزش، تجهیز و تقویت بنیه نظامی گروههایی در اوکراین با گرایشهای نازی و نژادپرستانه نقش دارند. واقعاً از امور عجیب دنیاست! اسرائیلیها که مدعی همیشگی بحث موهوم هولوکاست و قربانی شدن یهودیان توسط نازیها بودند، اکنون از گروهها و میلیشیای نظامیای در اوکراین حمایت میکنند که رسماً نازی هستند. آنها عکس هیتلر را به دست میگیرند، آرمهای حزب نازی آلمان در جنگجهانیدوم را بر پرچمهای خود بلند میکنند، درنتیجه نفاق و دروغگویی اسرائیلیها در این مسأله کاملاً آشکار شده و دولت روسیه روی این مسائل دست گذاشته و به اسرائیل اخطار میکند که دارید با آتش بازی میکنید. روسها چه بهصورت رسمی و علنی و چه غیررسانهای و از کانالهای ویژه به اسرائیلیها اخطار میدهند که این سیاست بسیار برایشان گران تمام خواهد شد. البته این اتفاق تأثیر بسیار خوبی هم بر معادلات منطقهای خواهد گذاشت و هم اینکه رژیم صهیونیستی را در یک دوراهی پرچالش قرار خواهد داد، چون اسرائیلیها نگران این هستند که اگر روابطشان با روسیه بحرانی شود، در سوریه به مشکلات زیادی برخواهند خورد.
به دلیل حضور نظامی روسیه و سیستم پدافند قوی آنها در سوریه -اس ۴۰۰ و بقیه سیستمهای موشکی روسیه- در صورتی که روابط آنها با رژیم صهیونیستی بحرانی شود، دیگر اسرائیلیها نمیتوانند بهراحتی اقداماتی را که در چند سال اخیر در هدف قرار دادن هر منطقهای در داخل سوریه انجام میدادند، ادامه بدهند. این اتفاق از دید جمهوری اسلامی یک تحول مثبت است و رهبر انقلاب اسلامی با نام بردن از این تحول درواقع هدفشان این بود که این تحول به یک سیاست ثابت در سیاست خارجی روسیه تبدیل شود.
رهبر انقلاب در دیدار آقای اردوغان تأکید کردند حمله نظامی به شمال سوریه، قطعاً به ضرر سوریه، ترکیه و همه منطقه است و اقدام سیاسی موردانتظار از جانب دولت سوریه را نیز محقق نخواهد کرد. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
در ماههای اخیر بویژه در هفتههای اخیر، آقای اردوغان از یک طرح بسیار خطرناک تحتعنوان ایجاد کمربند امنیتی در داخل خاک سوریه، به عمق ۳۰ کیلومتر صحبت میکند. یعنی الان ارتش ترکیه با ورود غیرقانونی به داخل خاک سوریه بخشهای زیادی را در شمال این کشور چه در غرب فرات و چه در شرق آن اشغال کرده ولی این بخشها در جاهایی با هم پیوند جغرافیایی ندارند. اکنون طرحی که اردوغان داده این است که ارتش ترکیه حضور اشغالگرانهاش را در شمال سوریه آنچنان گسترش بدهد که از منتهاالیه شمالغربی سوریه در منطقه عفرین که تحتاشغال ارتش ترکیه است تا منتهاالیه شمالشرقی سوریه در قامشلی و مرز سوریه با عراق، یک نوار مرزی تا عمق ۳۰ کیلومتر در داخل خاک سوریه را به اشغال خود دربیاورد و تحت عنوان مبارزه با تروریسم کردی، یک کمربند امنیتی درست کند.
درباره این مسأله که گروههای تروریستی پ.ک.ک و ی.پ.گ، امنیت ملی ترکیه را به خطر میاندازند هیچ شکی نیست و جمهوری اسلامی هم با چنین مشکلی مواجه است و این گروهها خطر مشترکی برای چهار کشور سوریه، عراق، ترکیه و ایران هستند اما اینکه این امر بهانهای برای یک اشغال بسیار گسترده شود از طرف هیچکس پذیرفته نیست و یک اقدام بسیار خطرناک به شمار میرود. هماکنون هم ارتش ترکیه در شمال عراق در مناطقی حضور دارد و دولت عراق هم قادر نیست که ارتش ترکیه را از خاکش اخراج کند. این یعنی بههمزدن مرزهای رسمیای که نزدیک به یک قرن است شکل گرفتهاند و هر نوع تغییر در این مرزها به معنای جنگهای بیپایان خواهد بود.
ترکیه الان با بحران اقتصادی بسیار بزرگی روبهرو شده است ولی فکر میکند بهراحتی میتواند منطقه را تصرف کند. اما تصرف و اشغال این مناطق هم هزینههای جانی زیادی برای ترکیه درپی خواهد داشت، هم هزینههای مالی بسیار سنگین که هزینههای امنیتیاش را بسیار بالا میبرد. سوریه هم نفعی از این دخالت نمیبرد، چون اولاً ممکن است که گروههای کردی برای دولت سوریه هم خطرناک باشند و آنها بهدنبال جداشدن از سوریه هستند ولی این به این معنا نیست که دولت سوریه به اشغال سرزمینش راضی باشد، چراکه عملاً بخش قابلتوجهی از خاکش جدا میشود و این بخش هم از نظر خاک، کشاورزی و زمینهای زراعی منطقهای پرآب و بسیار حاصلخیز است. قطعاً دولت سوریه این را نمیپذیرد و بهطورکلی منطقه با یک آشوب گسترده روبهرو خواهد شد. در اینجا رهبر انقلاب اسلامی با بیانی کاملاً روشن و واضح این نکته را به آقای اردوغان گوشزد کردند.
نکتهای که وجود دارد این است که در تجربهای که ما از روند آستانه داریم، تاکنون ۱۸ نشست در سطح هیأتهای نمایندگی و هفت اجلاس سران برگزار شده و در همه نشستهای آستانه، چه در سطح سران و چه در سطح هیأتهای سه کشور ضامن، در بیانیههای پایانی همواره یک اصل ثابت وجود داشته است که آن تأکید بر وحدت و تمامیتارضی سوریه و محکوم کردن هرگونه اقدامی برای جدا کردن بخشی از خاک سوریه بوده است.
دولت ترکیه هم همواره آن را امضا کرده است اما متأسفانه باید بگوییم که دولت ترکیه در این پنج سالی که از آغاز روند آستانه میگذرد، نشان داده که کاملاً برخلاف بیانیههای پایانی آستانه عمل کرده است، چراکه بعد از شروع روند آستانه، دولت ترکیه اقدام به چندین عملیات نظامی بزرگ و کوچک در داخل خاک سوریه و بهصورت عمده در شمال سوریه، چه در غرب فرات و چه در شرق آن کرده و مساحت زیادی از اراضی سوریه در شمال این کشور را اشغال کرده است. یعنی این اشغالگری قبل از شروع روند آستانه اتفاق نیفتاده، بلکه بعد از شروع مذاکرات آستانه بوده است. در هر نشستی ترکیه بیانیه پایانی را هم امضا کرده و بر مسأله وحدت اراضی و تمامیت ارضی سوریه تأکید کرده، با اینحال بهسرعت آن بیانیه را زیر پا گذاشته و تحت عنوان مبارزه با تروریسم کردی توسعهطلبی کرده است.
نوع عملکرد ترکیه در مناطق اشغال شده نشان میدهد که مبارزه با تروریسم کردی برای آنها یک بهانه است، چون در آنجا دولت ترکیه بهدنبال «ترکی کردن منطقه» بوده است، یعنی قصد ضمیمه کردن این مناطق به خاک خود و تجزیه سوریه را دارد. اسامی شهرها و خیابانها را تغییر میدهد و کارت شناسایی و شناسنامه سوری را در آن مناطق از اعتبارانداخته و برای مردم آنجا کارتهای شناسایی ترکی صادر کرده است. سیستم مخابرات و تلفنهمراه سوریه را در آنجا قطع کرده و سیستم تلفن همراه ترکیه در آن مناطق حاکم شده است.
هر جا در آن منطقه که در دید عموم است، عکسهای اردوغان و پرچم ترکیه دیده میشود. درواقع عملاً در این مناطق از خاک سوریه، ترکیه دارد سیاست الحاق را انجام میدهد. بنابراین معلوم است که ارتش ترکیه بحث مبارزه با تروریسم کردی را بهعنوان بهانه مطرح کرده است و هدفش انضمام و الحاق این مناطق به خاک ترکیه است. این بهصورت ثابت در طول این چند سال بعد از شروع روند آستانه انجام شده است. یکی ازضعفهای بزرگ مذاکرات آستانه این بوده که هیچگاه نتوانسته مانع این توسعهطلبی ارتش و دولت ترکیه شود.
البته یک احتمال این است که باتوجه به بحران اقتصادی که دولت ترکیه گرفتار آن است و بشدت ارزش پول ملی ترکیه کاهش پیدا کرده و تورم بالای ۷۰درصد در آنجا اتفاق افتاده، کارشناسان اقتصادی ترکیه دولت را مجاب کنند که دست به چنین حملهای نزند، چون هزینههای اقتصادی و مالی چنین حملهای بسیار سنگین خواهد بود و وضعیت ترکیه را بحرانیتر خواهد کرد.
سفر رؤسای جمهور روسیه و ترکیه به ایران و شرکت در این نشست سهجانبه و دیدار آنها با رهبر انقلاب چه پیامی برای صهیونیستها خواهد داشت؟
قطعاً صهیونیستها از دیدن صحنههایی که در اجلاس تهران شاهد آن بودیم، بشدت ناراحت شدهاند. فردی در جایگاه آقای پوتین بهعنوان رئیسجمهور روسیه میآید و دیداری صمیمانه با رهبر انقلاب اسلامی انجام میدهد. سخنان مطرح شده در این دیدارها از سوی رهبر انقلاب هم برای اسرائیلیها بسیار نگرانکننده است و برای آنها خطر بسیاری ایجاد میکند. از دید آنها در آینده معادلات به ضرر صهیونیستها تغییر خواهد کرد. بنابراین قطعاً مضمون و حتی شکل دیدار آقای پوتین با رهبر انقلاب و سایر مقامات جمهوری اسلامی برای صهیونیستها خوشایند نیست. حضور سران روسیه و ترکیه و انعکاس وسیع رسانهای آن برای اسرائیلیها که بهدنبال اجماع جهانی علیه ایران بوده و هستند، یک ضربه اساسی به شمار میآید.
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با رئیسجمهور روسیه تأکید کردند: «هرچند جنگ یک مقوله خشن و سخت است و جمهوری اسلامی از اینکه مردم عادی دچار آن شوند بههیچوجه خرسند نمیشود اما در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد.» در ادامه با خطرناک خواندن خوی توسعهطلبی ناتو به قصد غربیها برای حمله به شبهجزیره کریمه اشاره کردند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
سه نکته مهم در این بحث وجود دارد؛ یکی اینکه در ابتدا رهبر انقلاب میفرمایند که ما بههیچوجه، هیچ نوع جنگی را تأیید نمیکنیم، چون در جنگها این مردم عادی هستند که خسارتهای جانی یا مالی یا هر دو را متحمل میشوند. این یک اصل است ولی تفاوتی بین جنگ و دفاع وجود دارد. آن طرفی که جنگ ظالمانه را شروع میکند، مسئول است و این نوع جنگ در هر حالتش محکوم است. اما اگر کشوری برای دفاع اقدام نماید یا گروهی بهعنوان یک نهضت مقاومت دفاع کند یا طرحی وجود داشته باشد که کشوری را مورد حمله قرار بدهند و او برای دفاع از خودش اقدام به حمله کند، این با جنگی که صرفاً برای توسعهطلبی، جنگافروزی یا بلندپروازی انجام میشود متفاوت است. بنابراین از نظر اصولی و اخلاقی، جمهوری اسلامی جنگهایی را که برای توسعهطلبی و جاهطلبیهای رهبران مختلفی مثل صدام و... هستند، قطعاً محکوم میکند و هیچ توجیهی ندارند.
نکته دوم اینکه درباره قضیه اوکراین، رهبر انقلاب حالت دوم را مطرح میکنند که روسیه با اقدام به این عمل نظامی (خود روسها هم این اقدام را یک عملیات ویژه نظامی نامگذاری کردند و از واژه جنگ برای آن استفاده نمیکنند) ابتکار عمل را به دست گرفته و درواقع از حالت انفعال خارج شد. به بیان ایشان، اگر جنگی به آنها تحمیل میشد، آنها در حالت انفعال بودند و شاید غافلگیر هم میشدند. اما با این نوع اقدام در واقع ابتکار عمل در دست آنها قرار گرفت و یک توطئه را خنثی کردند.
نکته سوم اینکه رهبر انقلاب اسلامی فرمودند که اگر شما این کار را نمیکردید، ناتو -که تشکیلات بسیار خطرناکی است- به بهانه شبهجزیره کریمه و بازگرداندن آن به اوکراین همین جنگ را به راه میانداخت. کریمه در اصل منطقهای از روسیه بود ولی در دوران اتحاد جماهیر شوروی، خروشچف که رهبر شوروی و خودش از اهالی اوکراین بود، بهصورت یکطرفه، شخصی و بدون مصوبه حزب کمونیست و دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، شبهجزیره کریمه را به اوکراین واگذار کرد، درنتیجه آقای پوتین آن را بازپس گرفت.
رهبر انقلاب اشاره میکنند که اگر شما این ابتکار عمل را به خرج نداده بودید، به هر صورت ناتو به بهانه بازگرداندن کریمه به اوکراین حمله میکرد و این جنگ به شما تحمیل میشد و در آن زمان شما غافلگیر میشدید. این بخش از بیانات رهبر انقلاب مرا به یاد جنگ ۳۳روزه در لبنان میاندازد که آن جنگ ۱۶ سال پیش رخ داد، رهبر انقلاب پیام مشابهی را به حزبالله دادند که این اقدام وحشیانه اسرائیل و این جنگ تمامعیار طرحی بود که رژیمصهیونیستی آن را پیشتر طراحی و برنامهریزی کرده بود و قرار بود چند ماه بعد با غافلگیری کامل حزبالله این کار را انجام بدهد اما چون حزبالله با عملیات اسیرگیری ابتکارعمل را در دست گرفت، اسرائیلیها فکر کردند که فرصت خوبی است به بهانه این عملیات اسیرگیری، جنگ را زودتر شروع کنند و فکر میکردند این یک جنگ مشروع خواهد بود اما نتیجه آن بود که حزبالله غافلگیر نشد و از آن جنگ پیروز بیرون آمد و بعد از آن هم به یک بازیگر بزرگ منطقهای تبدیل شد.
این وضعیت مشابهی است که ما الان در اوکراین شاهد آن هستیم. رهبر انقلاب اسلامی خطاب به آقای پوتین تأکید کردند که این ابتکارعمل شما باعث شد، در جنگی که قرار بود مدتی بعد ازسوی ناتو به شما تحمیل شود غافلگیر نشوید چراکه در آن صورت احتمال داشت شکست سختی هم بخورید.
نفوذ و گسترش ناتو چه تبعات امنیتیای میتوانست برای منطقه داشته باشد؟
ناتو در واقع در دوران جنگ سرد و برای تقابل با بلوک شرق ایجاد شد که در مقابل هم، در بلوک شرق پیمانی به نام ورشو وجود داشت. در تمام دوران جنگ سرد این دو پیمان رودرروی هم قرار داشتند و یک نوع توازن قوا در صحنه بینالمللی ایجاد کرده بودند. در طول تاریخ معادله ثابتشدهای داریم که وقتی دو قدرت بزرگ یا دو ابرقدرت زمان هممرز میشوند، این هممرزی معمولاً به جنگهای بسیار گسترده خونین تبدیل میشود اما هرگاه بین دو قدرت بزرگ یا دو ابرقدرت، دولتهای حائل کوچک وجود داشته باشند که اصول بیطرفی را رعایت کنند، چنین جنگهای خونین و بزرگی اتفاق نمیافتد. آنچه روسیه میخواست این بود که اوکراین به هیچ عنوان به پیمان ناتو نپیوندد و بهعنوان یک دولت حائل بیطرف بین روسیه و پیمان ناتو باقی بماند تا از یک جنگ خونین جهانی که قطعاً یک جنگ اتمی هم بود، جلوگیری شود. بنابراین پیوستن اوکراین به ناتو امری بسیار خطرناک نهتنها برای آن منطقه، بلکه برای کل جهان بود. درحالحاضر میبینیم که تبعات یک جنگ محدود که در اوکراین اتفاق افتاده چه تأثیری بر اقتصاد بینالملل، در زمینه سوخت و غذا گذاشته است. حالا تصور کنید این جنگ به یک جنگ جهانی بزرگ تبدیل میشد، آن موقع چه وضعیتی پیش میآمد.
به نظر میرسد که بعد از فروپاشی شوروی و اتمام جنگ سرد، غرب هنوز با روسیه کنار نیامده و با استقلال و قدرت این کشور مشکل بنیادی دارد. یک روسیه مستقل از اروپا و غرب چه منافعی میتواند برای منطقه به ارمغان بیاورد؟
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نظم جهان دوقطبی از هم فروپاشید. امریکاییها تلاش کردند تحت عنوان نظمنوین جهانی یک نظام تکقطبی را بر دنیا حاکم کنند و شاهد بودیم که در این زمینه اقدام عملی هم کردند. بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر تحت عنوان جنگ علیه تروریسم وارد منطقه ما شدند و با همین هدف یعنی درواقع حاکمیت نظام تکقطبی بهسمتی پیش رفتند که حتی بهدنبال انحلال سازمان ملل بودند تا دیگر نیازی به سازمان ملل و شورای امنیت نبوده و امریکا هر آنچه را مقرر کند لازمالاجرا باشد. اما تحولات جهانی به سمتی رفت که ما بتدریج شاهد شکلگیری قطبهای جدید قدرت در جهان بودیم. در این سهدههای که از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میگذرد دیدیم چین، برزیل، هندوستان، آفریقای جنوبی و کشورهایی که اکنون بهعنوان دولتهای بریکس معروف هستند بتدریج از نظر اقتصادی، قدرت بسیار زیادی پیدا کردند. این واقعیت جدید، این نوید را میداد که بهسمت یک نظام چندقطبی پیش میرویم، یعنی حتی دیگر نظام دوقطبی هم تکرار نخواهد شد، چه برسد به نظام تکقطبی. یک نظام چندقطبی خواهد بود که در ایجاد توازن قدرت بسیار مؤثر است و امنیت جهانی را بهتر تأمین میکند و مانع هیمنه و سیطره انحصاری یک ابر قدرت میشود.
عقبه نظری استراتژی اخراج امریکاییها از شرق فرات که توسط رهبر انقلاب مطرح شده، چیست؟ به عبارت بهتر، استمرار حضور امریکاییها در شرق سوریه چه تبعاتی دارد؟
شکی نیست که امریکاییها هر جا که حضور نظامی پیدا کنند بهدنبال سیطره و ایجاد اختلاف و تفرقه بین کشورهای منطقه و تنش خواهند بود. همچنان که شاهد هستیم اکنون در منطقه خود ما در خلیجفارس، حضور امریکاییها بجز بیثباتی، ایجاد تنش و مسابقه تسلیحاتی هیچ فایدهای نداشته است. همواره امریکاییها و شرکتهای بزرگ اسلحهسازی برای استمرار فعالیتهای خودشان و غارت ثروت مردم منطقه با فروش سلاح و استمرار حضور نظامی بهدنبال تنشآفرینی در خلیجفارس هستند. اگر حضور امریکاییها در شرق فرات تثبیت شود، به جدا شدن آن منطقه غنی از نظر منابع نفتی و کشاورزی از سوریه منجر خواهد شد، یعنی کشور سوریه تجزیه میشود.
این امر بر کشور عراق نیز تأثیر خواهد گذاشت، زیرا این منطقه درواقع به منطقه اقلیم کردستان عراق متصل است. بنابراین بر تمامیت ارضی عراق تأثیر خواهد داشت و عراق هم تجزیه خواهد شد. از شمال این دو منطقه، یعنی شرق فرات و شمال عراق با منطقه کردنشین ترکیه هممرز هستند و آنجا هم یک وضعیت بسیار بحرانی ایجاد خواهد شد و کشور ترکیه نیز تجزیه شده و تبعات آن به کشور ما هم سرایت خواهد کرد، بنابراین بحث خروج امریکا از سوریه فقط بحثی مربوط به تحولات داخلی سوریه نیست بلکه بر کل منطقه و امنیت جهانی تأثیر خواهد گذاشت. دخالت و تجزیهطلبی در این ناحیه جنگهای بیپایانی را در منطقه به وجود خواهد آورد که سودش فقط به جیب امریکاییها و دود آن به چشم مردم منطقه خواهد رفت و تا دههها هیچ نوع آرامشی در منطقه وجود نخواهد داشت. از طرف دیگر، حضور امریکاییها در شرق فرات غیرقانونی است. هیچ مصوبهای از طرف سازمان ملل و شورای امنیت در این خصوص صادر نشده و هیچ نهاد بینالمللیای هم، چنین مجوزی را به امریکا نداده است. این حضور باید محکوم شده و تلاش شود تا امریکاییها مجبور به ترک شرق فرات شوند. به همین دلیل رهبر انقلاب در دیدار با آقای پوتین تأکید کردند که این قضیه باید با بیرون راندن امریکاییها از شرق فرات علاج شود.
تحلیل شما از مواضع ضدصهیونیستی اخیر روسیه چیست؟ این اتفاق مورد تحسین رهبر انقلاب هم قرار گرفت.
بعد از بحران اوکراین شاهد آن بودیم که روسیه بهخاطر نقشی که رژیمصهیونیستی در این بحران ایفا میکند، سیاست رسانهای و اعلامی خود را تغییر داد. روسیه اکنون اقدامات رژیمصهیونیستی را در بحث اوکراین، سوریه و در مسأله فلسطین با بیانی که قبلاً سابقه نداشت محکوم میکند. این تحول ارزشمندی است، هرچند انتظار داشتیم قبلاً هم روسها این کار را انجام دهند.
یکی از پیامدهای بحران اوکراین این است که مشخص شد صهیونیستها در آموزش، تجهیز و تقویت بنیه نظامی گروههایی در اوکراین با گرایشهای نازی و نژادپرستانه نقش دارند. واقعاً از امور عجیب دنیاست! اسرائیلیها که مدعی همیشگی بحث موهوم هولوکاست و قربانی شدن یهودیان توسط نازیها بودند، اکنون از گروهها و میلیشیای نظامیای در اوکراین حمایت میکنند که رسماً نازی هستند. آنها عکس هیتلر را به دست میگیرند، آرمهای حزب نازی آلمان در جنگجهانیدوم را بر پرچمهای خود بلند میکنند، درنتیجه نفاق و دروغگویی اسرائیلیها در این مسأله کاملاً آشکار شده و دولت روسیه روی این مسائل دست گذاشته و به اسرائیل اخطار میکند که دارید با آتش بازی میکنید. روسها چه بهصورت رسمی و علنی و چه غیررسانهای و از کانالهای ویژه به اسرائیلیها اخطار میدهند که این سیاست بسیار برایشان گران تمام خواهد شد. البته این اتفاق تأثیر بسیار خوبی هم بر معادلات منطقهای خواهد گذاشت و هم اینکه رژیم صهیونیستی را در یک دوراهی پرچالش قرار خواهد داد، چون اسرائیلیها نگران این هستند که اگر روابطشان با روسیه بحرانی شود، در سوریه به مشکلات زیادی برخواهند خورد.
به دلیل حضور نظامی روسیه و سیستم پدافند قوی آنها در سوریه -اس ۴۰۰ و بقیه سیستمهای موشکی روسیه- در صورتی که روابط آنها با رژیم صهیونیستی بحرانی شود، دیگر اسرائیلیها نمیتوانند بهراحتی اقداماتی را که در چند سال اخیر در هدف قرار دادن هر منطقهای در داخل سوریه انجام میدادند، ادامه بدهند. این اتفاق از دید جمهوری اسلامی یک تحول مثبت است و رهبر انقلاب اسلامی با نام بردن از این تحول درواقع هدفشان این بود که این تحول به یک سیاست ثابت در سیاست خارجی روسیه تبدیل شود.
رهبر انقلاب در دیدار آقای اردوغان تأکید کردند حمله نظامی به شمال سوریه، قطعاً به ضرر سوریه، ترکیه و همه منطقه است و اقدام سیاسی موردانتظار از جانب دولت سوریه را نیز محقق نخواهد کرد. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
در ماههای اخیر بویژه در هفتههای اخیر، آقای اردوغان از یک طرح بسیار خطرناک تحتعنوان ایجاد کمربند امنیتی در داخل خاک سوریه، به عمق ۳۰ کیلومتر صحبت میکند. یعنی الان ارتش ترکیه با ورود غیرقانونی به داخل خاک سوریه بخشهای زیادی را در شمال این کشور چه در غرب فرات و چه در شرق آن اشغال کرده ولی این بخشها در جاهایی با هم پیوند جغرافیایی ندارند. اکنون طرحی که اردوغان داده این است که ارتش ترکیه حضور اشغالگرانهاش را در شمال سوریه آنچنان گسترش بدهد که از منتهاالیه شمالغربی سوریه در منطقه عفرین که تحتاشغال ارتش ترکیه است تا منتهاالیه شمالشرقی سوریه در قامشلی و مرز سوریه با عراق، یک نوار مرزی تا عمق ۳۰ کیلومتر در داخل خاک سوریه را به اشغال خود دربیاورد و تحت عنوان مبارزه با تروریسم کردی، یک کمربند امنیتی درست کند.
درباره این مسأله که گروههای تروریستی پ.ک.ک و ی.پ.گ، امنیت ملی ترکیه را به خطر میاندازند هیچ شکی نیست و جمهوری اسلامی هم با چنین مشکلی مواجه است و این گروهها خطر مشترکی برای چهار کشور سوریه، عراق، ترکیه و ایران هستند اما اینکه این امر بهانهای برای یک اشغال بسیار گسترده شود از طرف هیچکس پذیرفته نیست و یک اقدام بسیار خطرناک به شمار میرود. هماکنون هم ارتش ترکیه در شمال عراق در مناطقی حضور دارد و دولت عراق هم قادر نیست که ارتش ترکیه را از خاکش اخراج کند. این یعنی بههمزدن مرزهای رسمیای که نزدیک به یک قرن است شکل گرفتهاند و هر نوع تغییر در این مرزها به معنای جنگهای بیپایان خواهد بود.
ترکیه الان با بحران اقتصادی بسیار بزرگی روبهرو شده است ولی فکر میکند بهراحتی میتواند منطقه را تصرف کند. اما تصرف و اشغال این مناطق هم هزینههای جانی زیادی برای ترکیه درپی خواهد داشت، هم هزینههای مالی بسیار سنگین که هزینههای امنیتیاش را بسیار بالا میبرد. سوریه هم نفعی از این دخالت نمیبرد، چون اولاً ممکن است که گروههای کردی برای دولت سوریه هم خطرناک باشند و آنها بهدنبال جداشدن از سوریه هستند ولی این به این معنا نیست که دولت سوریه به اشغال سرزمینش راضی باشد، چراکه عملاً بخش قابلتوجهی از خاکش جدا میشود و این بخش هم از نظر خاک، کشاورزی و زمینهای زراعی منطقهای پرآب و بسیار حاصلخیز است. قطعاً دولت سوریه این را نمیپذیرد و بهطورکلی منطقه با یک آشوب گسترده روبهرو خواهد شد. در اینجا رهبر انقلاب اسلامی با بیانی کاملاً روشن و واضح این نکته را به آقای اردوغان گوشزد کردند.
نکتهای که وجود دارد این است که در تجربهای که ما از روند آستانه داریم، تاکنون ۱۸ نشست در سطح هیأتهای نمایندگی و هفت اجلاس سران برگزار شده و در همه نشستهای آستانه، چه در سطح سران و چه در سطح هیأتهای سه کشور ضامن، در بیانیههای پایانی همواره یک اصل ثابت وجود داشته است که آن تأکید بر وحدت و تمامیتارضی سوریه و محکوم کردن هرگونه اقدامی برای جدا کردن بخشی از خاک سوریه بوده است.
دولت ترکیه هم همواره آن را امضا کرده است اما متأسفانه باید بگوییم که دولت ترکیه در این پنج سالی که از آغاز روند آستانه میگذرد، نشان داده که کاملاً برخلاف بیانیههای پایانی آستانه عمل کرده است، چراکه بعد از شروع روند آستانه، دولت ترکیه اقدام به چندین عملیات نظامی بزرگ و کوچک در داخل خاک سوریه و بهصورت عمده در شمال سوریه، چه در غرب فرات و چه در شرق آن کرده و مساحت زیادی از اراضی سوریه در شمال این کشور را اشغال کرده است. یعنی این اشغالگری قبل از شروع روند آستانه اتفاق نیفتاده، بلکه بعد از شروع مذاکرات آستانه بوده است. در هر نشستی ترکیه بیانیه پایانی را هم امضا کرده و بر مسأله وحدت اراضی و تمامیت ارضی سوریه تأکید کرده، با اینحال بهسرعت آن بیانیه را زیر پا گذاشته و تحت عنوان مبارزه با تروریسم کردی توسعهطلبی کرده است.
نوع عملکرد ترکیه در مناطق اشغال شده نشان میدهد که مبارزه با تروریسم کردی برای آنها یک بهانه است، چون در آنجا دولت ترکیه بهدنبال «ترکی کردن منطقه» بوده است، یعنی قصد ضمیمه کردن این مناطق به خاک خود و تجزیه سوریه را دارد. اسامی شهرها و خیابانها را تغییر میدهد و کارت شناسایی و شناسنامه سوری را در آن مناطق از اعتبارانداخته و برای مردم آنجا کارتهای شناسایی ترکی صادر کرده است. سیستم مخابرات و تلفنهمراه سوریه را در آنجا قطع کرده و سیستم تلفن همراه ترکیه در آن مناطق حاکم شده است.
هر جا در آن منطقه که در دید عموم است، عکسهای اردوغان و پرچم ترکیه دیده میشود. درواقع عملاً در این مناطق از خاک سوریه، ترکیه دارد سیاست الحاق را انجام میدهد. بنابراین معلوم است که ارتش ترکیه بحث مبارزه با تروریسم کردی را بهعنوان بهانه مطرح کرده است و هدفش انضمام و الحاق این مناطق به خاک ترکیه است. این بهصورت ثابت در طول این چند سال بعد از شروع روند آستانه انجام شده است. یکی ازضعفهای بزرگ مذاکرات آستانه این بوده که هیچگاه نتوانسته مانع این توسعهطلبی ارتش و دولت ترکیه شود.
البته یک احتمال این است که باتوجه به بحران اقتصادی که دولت ترکیه گرفتار آن است و بشدت ارزش پول ملی ترکیه کاهش پیدا کرده و تورم بالای ۷۰درصد در آنجا اتفاق افتاده، کارشناسان اقتصادی ترکیه دولت را مجاب کنند که دست به چنین حملهای نزند، چون هزینههای اقتصادی و مالی چنین حملهای بسیار سنگین خواهد بود و وضعیت ترکیه را بحرانیتر خواهد کرد.
سفر رؤسای جمهور روسیه و ترکیه به ایران و شرکت در این نشست سهجانبه و دیدار آنها با رهبر انقلاب چه پیامی برای صهیونیستها خواهد داشت؟
قطعاً صهیونیستها از دیدن صحنههایی که در اجلاس تهران شاهد آن بودیم، بشدت ناراحت شدهاند. فردی در جایگاه آقای پوتین بهعنوان رئیسجمهور روسیه میآید و دیداری صمیمانه با رهبر انقلاب اسلامی انجام میدهد. سخنان مطرح شده در این دیدارها از سوی رهبر انقلاب هم برای اسرائیلیها بسیار نگرانکننده است و برای آنها خطر بسیاری ایجاد میکند. از دید آنها در آینده معادلات به ضرر صهیونیستها تغییر خواهد کرد. بنابراین قطعاً مضمون و حتی شکل دیدار آقای پوتین با رهبر انقلاب و سایر مقامات جمهوری اسلامی برای صهیونیستها خوشایند نیست. حضور سران روسیه و ترکیه و انعکاس وسیع رسانهای آن برای اسرائیلیها که بهدنبال اجماع جهانی علیه ایران بوده و هستند، یک ضربه اساسی به شمار میآید.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تسریع دراجرای توافق جامع ایران وچین
-
همه پای کار امدادرسانی
-
بازگشت تجاری اروپاییها به ایران
-
این همه آوازهها از شه بود...
-
امید داروخانهها به خوشقولی بیمه ها
-
تحویل حقابه سنجه تعهدات افغانستان
-
بعد از 8 سال قالیبافان بیمه شدند
-
کاهش 25 درصدی قیمت روغن در بازار
-
تسریع در اجرای سند 25 ساله
-
ازنمایشگری در فضای مجازی پرهیزدارم
-
جنگهای بیپایان با تغییر در مرزهای منطقه
اخبارایران آنلاین